شمارهٔ ۲۹۱
به آیینی که ترسازاده از بتخانه میآید
نگاه از گوشهٔ آن نرگس مستانه میآید
مگر افکنده لعل آبدارش از نظر می را
که اشک حسرتی از دیدهٔ پیمانه میآید
به یاد لعل میگون تو، در خاک لحد ما را
همان از دیده سیل گریهٔ مستانه میآید
تجلّی زار میبینم، سر خاک شهیدان را
مگر شمعی به طوف مشهد پروانه میآید
حزین آراستند از نو، خرابات محبّت را
مگر داغی به سر وقت دل دیوانه میآید
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به آیینی که ترسازاده از بتخانه میآید
نگاه از گوشهٔ آن نرگس مستانه میآید
هوش مصنوعی: به مراسمی که طرفدار بتها از معبد بیرون میآید، توجه کن، چون نگاهش از گوشهٔ آن مثل نرگسهای سرمستی میتابد.
مگر افکنده لعل آبدارش از نظر می را
که اشک حسرتی از دیدهٔ پیمانه میآید
هوش مصنوعی: آیا از یاد بردهای لعل درخشانت را که نظارهاش میکنم و به یادش اشک حسرت از چشمانم میریزد؟
به یاد لعل میگون تو، در خاک لحد ما را
همان از دیده سیل گریهٔ مستانه میآید
هوش مصنوعی: به خاطر یاد لبهای زیبای تو، هنگامی که در خاک آرام میگیرم، اشکهای سیلآسا و مستانه بار دیگر به یاد تو از چشمانم سرازیر میشود.
تجلّی زار میبینم، سر خاک شهیدان را
مگر شمعی به طوف مشهد پروانه میآید
هوش مصنوعی: من در کنار خاک شهیدان، نشانههای غم و اندوه را مشاهده میکنم، گویی شمعی در حال درخشیدن است و پروانهای به دور آن میچرخد.
حزین آراستند از نو، خرابات محبّت را
مگر داغی به سر وقت دل دیوانه میآید
هوش مصنوعی: دوباره با زیبایی تمام، مکانی را که در آن عشق جریان دارد آراستهاند، شاید در دل دیوانهای در زمان مناسب، حسرتی یا حجم خاصی از عشق به وجود بیاید.

حزین لاهیجی