گنجور

شمارهٔ ۲۸۸

اشکم از دیده به دنبال کسی می‌آید
ناله بر لب، پی فریادرسی می‌آید
آتشم گر زده‌ای، شمع‌صفت خندانم
شکر جور تو کنم، تا نفسی می‌آید
محمل ناز که در سینهٔ ما صحرایی‌ست؟
کز دل چاک صدای جرسی می‌آید
تهمت‌آلود، شود دامنش از غیرت عشق
هرکجا حسن، به دام هوسی می‌آید
سینهٔ چاک چه سازد به شکوه دل ما
فرّ سیمرغ کجا در قفسی می‌آید؟
خستگی مانع بیداد ستمکاران نیست
فتنه ز آن نرگس بیمار بسی می‌آید
تازه کردی روش حافظ شیراز، حزین
که ز انفاس خوشش بوی کسی می‌آید

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اشکم از دیده به دنبال کسی می‌آید
ناله بر لب، پی فریادرسی می‌آید
هوش مصنوعی: اشک‌هایم به یاد کسی از چشمانم می‌ریزند و صدای ناله‌ام از دل، در جستجوی کمک و دلسوزی می‌آید.
آتشم گر زده‌ای، شمع‌صفت خندانم
شکر جور تو کنم، تا نفسی می‌آید
هوش مصنوعی: اگر تو آتش به جان من زده‌ای، من مانند شمع با لبخندی محو به تو نگاه می‌کنم. هر جا که تو بخواهی، شکرگذارم خواهم بود تا زمانی که نفس در سینه‌ام باقی است.
محمل ناز که در سینهٔ ما صحرایی‌ست؟
کز دل چاک صدای جرسی می‌آید
هوش مصنوعی: محمل ناز، یعني وسيلهٔ زيبایی و ناز، به ما می‌گوید که در دل ما یک صحرا وجود دارد. این صحرا صدای دل‌نشینی را به گوش می‌رساند، همان‌طور که صدای جرس از درز یک دل شکسته به گوش می‌رسد.
تهمت‌آلود، شود دامنش از غیرت عشق
هرکجا حسن، به دام هوسی می‌آید
هوش مصنوعی: وقتی که عشق به کسی شدت می‌گیرد، انسان در هر جایی که زیبایی ببیند، به خاطر محبت و غیرت خود، از اتهام و حسادت دوری می‌کند و می‌کوشد تا خود را در برابر وسوسه‌ها حفظ کند.
سینهٔ چاک چه سازد به شکوه دل ما
فرّ سیمرغ کجا در قفسی می‌آید؟
هوش مصنوعی: دل شکسته ما چه کار می‌تواند بکند وقتی که فرّ و زیبایی سیمرغ در قفس جا ندارد؟
خستگی مانع بیداد ستمکاران نیست
فتنه ز آن نرگس بیمار بسی می‌آید
هوش مصنوعی: خستگی نمی‌تواند مانع ظلم و ستم آن ستمگران شود، چرا که فتنه و فساد ناشی از نرگس بیمار بسیار زیاد است.
تازه کردی روش حافظ شیراز، حزین
که ز انفاس خوشش بوی کسی می‌آید
هوش مصنوعی: حافظ شیراز به‌طور تازه‌ای در شعرش روح تازه‌ای دمیده است. آدمی غمگین و حزین احساس می‌کند که از نفس‌های خوش و مطبوع یکی رایحه‌ای به مشامش می‌رسد.