گنجور

شمارهٔ ۲۸۵

آسان نه به پیمانهٔ سرشار شود سرخ
رخسار به خون خوردن بسیار شود سرخ
حرف حق منصور به من سبز شد امروز
وقت است ز خونم علم دار شود سرخ
گردون نکند چارهٔ رخسارهٔ زردم
آن گونه، به یک جرعه چه مقدار شود سرخ؟
مجنون من آراسته صحرای جنون را
از فیض گل آبله ام خار شود سرخ
بزمی که تو از می، چو گل از پرده درآیی
از جام وصالت در و دیوار شود سرخ
ریزی به صنم خانه اگر رنگ تجلی
از خون برهمن رگ زنّار شود سرخ
گردد می لعلی عرق از چهرهٔ آلت
از عکس تو در آینه زنگار شود سرخ
آید به نظر چون رگ گل، تیر نگاهت
دل شد چو هدف، تا لب سوفار شود سرخ
کاود قلمم کان بدخشان جگر را
از گوهر من روی خریدار شود سرخ
زین باده که من کرده ام از پردهٔ دل صاف
بینید خدا را، رخ اغیار شود سرخ
چون تیغ حزین ، بس که چکد از قلمت خون
روی ورق ساده چو گلزار، شود سرخ

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آسان نه به پیمانهٔ سرشار شود سرخ
رخسار به خون خوردن بسیار شود سرخ
هوش مصنوعی: سرخی چهره به آسانی به دست نمی‌آید و برای به دست آوردن آن باید خون زیادی ریخته شود.
حرف حق منصور به من سبز شد امروز
وقت است ز خونم علم دار شود سرخ
هوش مصنوعی: امروز با بیان حقیقت، پیامی روشن به من رسید که زمان آن است که خونم برای حق و حقیقت فدای شود و پرچم آن به اهتزاز درآید.
گردون نکند چارهٔ رخسارهٔ زردم
آن گونه، به یک جرعه چه مقدار شود سرخ؟
هوش مصنوعی: آسمان برای چهره زرد من تدبیر و تدبیر ندارد، به همان اندازه که با یک لیوان شراب می‌توان به رنگ سرخ درآمد.
مجنون من آراسته صحرای جنون را
از فیض گل آبله ام خار شود سرخ
هوش مصنوعی: مجنون با زیبایی‌های جنونش، دشت جنون را زینت بخشیده و از لطف عشق، گل‌هایش به رنگ سرخ در آمده‌اند.
بزمی که تو از می، چو گل از پرده درآیی
از جام وصالت در و دیوار شود سرخ
هوش مصنوعی: وقتی تو از شراب به مانند گلی که از پشت پرده خارج می‌شود، ظاهر شوی، همه جا به رنگ سرخ خواهد بود و جلوه‌ای زیبا به خود خواهد گرفت.
ریزی به صنم خانه اگر رنگ تجلی
از خون برهمن رگ زنّار شود سرخ
هوش مصنوعی: اگر در معبد معشوق، رنگ تجلی از خون برهمن بر رگ زنّار بریزد، همه چیز به رنگ سرخ درخواهد آمد.
گردد می لعلی عرق از چهرهٔ آلت
از عکس تو در آینه زنگار شود سرخ
هوش مصنوعی: عطر و بوی دلپذیر در پیاله می‌چرخد و وقتی که چهرهٔ تو در آینه دیده می‌شود، رنگش مانند زنگار سرخ می‌شود.
آید به نظر چون رگ گل، تیر نگاهت
دل شد چو هدف، تا لب سوفار شود سرخ
هوش مصنوعی: چشم‌های تو مانند ساقه گل به نظر می‌رسد و نگاهت قلبم را هدف قرار داده است، به طوری که دل من همچون لب‌های زعفران سرخ شده است.
کاود قلمم کان بدخشان جگر را
از گوهر من روی خریدار شود سرخ
هوش مصنوعی: قلم من مانند سنگ‌های قیمتی است که اگر بر روی جگرم بنویسند، ارزش و زیبایی‌اش به حدی می‌رسد که خریداران به سمتش جذب خواهند شد.
زین باده که من کرده ام از پردهٔ دل صاف
بینید خدا را، رخ اغیار شود سرخ
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که از شرابی که من نوشیده‌ام و از عمق دل رنج‌هایش را می‌بینید، اگر خدا را ببینید، چهره‌های دیگران به‌خاطر این تجربه برای شما سرخ و شرمنده خواهد شد. به نوعی، این پیام به درک و احساس عمیق‌تری از حقیقت و واقعیت اشاره دارد که می‌تواند بر روابط و دیدگاه‌های انسان‌ها تأثیر بگذارد.
چون تیغ حزین ، بس که چکد از قلمت خون
روی ورق ساده چو گلزار، شود سرخ
هوش مصنوعی: زمانی که قلم تو به قدری تند و تیز است که مثل تیغ خون می‌ریزد، خون بر روی کاغذ ساده مانند گل‌های یک باغ، رنگین و سرخ خواهد شد.