گنجور

شمارهٔ ۲۶۰

آزادی ما از غم کونین کران داشت
مستی ز سبکباری ما رطل گران داشت
رسوای ازل در غم عشق تو چو صبحم
این چاک به صد بخیه نیاریم، نهان داشت
در پرده به تیر نگهم خستی و پیداست
هر پارهٔ این دل، ز خدنگ تو نشان داشت
زاهد تو چه دانی؟ ز حریفان مغان پرس
فیضی که شب جمعه و روز رمضان داشت
زین گوشه زندان به چه تدبیر برآییم؟
دل شد به دیار خود و ما را به ضمان داشت
از جام جم، افسانه مسنجید که ما را
هرکاسه که غم داد، شرابی به از آن داشت
افسرده حزین ، از چه کشی پای به دامن
در راه خرابات چه دیدی که زیان داشت؟

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آزادی ما از غم کونین کران داشت
مستی ز سبکباری ما رطل گران داشت
هوش مصنوعی: آزادی ما از مشکلات دنیوی به خاطر راحتی و سبکی دلمان بود و این حس شادابی باعث شد که بار سنگینی را احساس نکنیم.
رسوای ازل در غم عشق تو چو صبحم
این چاک به صد بخیه نیاریم، نهان داشت
هوش مصنوعی: من که همیشه در غم عشق تو هستم، مانند صبح روشنم و این زخم عاطفی را با صد دوخته نمی‌توانم پنهان کنم.
در پرده به تیر نگهم خستی و پیداست
هر پارهٔ این دل، ز خدنگ تو نشان داشت
هوش مصنوعی: در پنهانی، دل من از تیر نگاه تو آسیب دیده و هر بخش از این دل، نشان و اثر تیر تو را به وضوح نشان می‌دهد.
زاهد تو چه دانی؟ ز حریفان مغان پرس
فیضی که شب جمعه و روز رمضان داشت
هوش مصنوعی: زاهد، تو چه می‌دانی؟ از دوستان می‌پرستی، که لطف و برکاتی که در شب جمعه و روز رمضان وجود دارد را بهتر درک کرده‌اند.
زین گوشه زندان به چه تدبیر برآییم؟
دل شد به دیار خود و ما را به ضمان داشت
هوش مصنوعی: در اینجا فردی از شرایط سخت زندگی در زندان صحبت می‌کند و از خود می‌پرسد که چگونه می‌تواند از این وضعیت رهایی یابد. او از دلش که به خانه و دیار خود احساس تعلق دارد یاد می‌کند و به نوعی نشان می‌دهد که زندگی در اینجا برایش دشوار و غم‌انگیز است. در این میان، به احساس ناتوانی و تضمینی که برای بازگشت به خانه خود ندارد اشاره دارد.
از جام جم، افسانه مسنجید که ما را
هرکاسه که غم داد، شرابی به از آن داشت
هوش مصنوعی: از دنیای خیال و افسانه‌ها، تلاش نکن به جام جم (نماد دانایی و جاودانگی) دسترسی پیدا کنی، چون هرکس که به ما غمی می‌دهد، شرابی بهتر از آن غم برای ما فراهم می‌کند.
افسرده حزین ، از چه کشی پای به دامن
در راه خرابات چه دیدی که زیان داشت؟
هوش مصنوعی: دلتنگ و ناراحت، چرا پا به این مسیر می‌گذاری؟ در این راه خراب، چه چیزی دیدی که برایت ضرر داشت؟