گنجور

شمارهٔ ۲۶

بنواز مغنی، دل غم پیشهٔ ما را
از شعله بشو دفتر اندیشهٔ ما را
آن آتش سوزنده که پنداشتمش گل
ازجلوه به هم سوخت، رگ و ریشهٔ ما را
گیرم که به انجام رسد خاره تراشی
کار است به جان سختی ما، تیشهٔ ما را
از دست تو چندان که بر آید، به جفا کوش
شرمنده مکن جان وفا پیشهٔ ما را
خشک و تر اندیشه حزین ، از تف ما سوخت
آتش ز تب شیر بود، بیشهٔ ما را

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بنواز مغنی، دل غم پیشهٔ ما را
از شعله بشو دفتر اندیشهٔ ما را
هوش مصنوعی: ای خواننده، با صدای دلنشینت غم‌هایمان را فراموش کن و به ما کمک کن که افکار و نگرانی‌هایمان را از ذهن‌مان بیرون کنیم.
آن آتش سوزنده که پنداشتمش گل
ازجلوه به هم سوخت، رگ و ریشهٔ ما را
هوش مصنوعی: آن شعله سوزان که فکر می‌کردم زیباست، به سرعت ما را از ریشه سوزاند و نابود کرد.
گیرم که به انجام رسد خاره تراشی
کار است به جان سختی ما، تیشهٔ ما را
هوش مصنوعی: بگذار فرض کنیم که کار کندن زخم‌ها و آسیب‌ها به پایان برسد، اما ما با روحیهٔ مقاوم خود، همچنان با ابزار و تلاش‌مان ادامه خواهیم داد.
از دست تو چندان که بر آید، به جفا کوش
شرمنده مکن جان وفا پیشهٔ ما را
هوش مصنوعی: هرچقدر از دست تو برمی‌آید، با بدی و ظلم رفتار کن، اما نگذار که وفاداری ما شرمنده شود.
خشک و تر اندیشه حزین ، از تف ما سوخت
آتش ز تب شیر بود، بیشهٔ ما را
هوش مصنوعی: اندیشه‌ای غم‌انگیز و سرد و گرم در وجود ما وجود دارد که از آتش تب شیرین ما در حال سوختن است و باعث آسیب به محفل و فضای زندگی‌امان شده است.