گنجور

شمارهٔ ۲۵۳

می به بزم ما امشب، از رمیده هوشان است
نی ز بی نواییها، کوچه خموشان است
رگ چو شمع می سوزد، در تنم ز تشنه لبی
آب سرد تیغی کو، خون گرم جوشان است
چشم مست اگر باشد، زهد پارسایی کیست؟
کفر زلف اگر خواهد، دل ز دین فروشان است
تار اگر برید از چنگ، محتسب زیانی نیست
گوش پرده سنجان را هر رگی خروشان است
رایگان حزین ندهی، عهد نوبهاران را
در چمن قدح بستان، گل ز باده نوشان است

اطلاعات

وزن: فاعلن مفاعیلن فاعلن مفاعیلن (مقتضب مثمن مطوی مقطوع)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

می به بزم ما امشب، از رمیده هوشان است
نی ز بی نواییها، کوچه خموشان است
هوش مصنوعی: امشب در مهمانی ما، نوشیدنی از سرگشتگی‌ها آمده است و نه از بی‌کسی‌ها، بلکه از خیابان‌های ساکت و آرام.
رگ چو شمع می سوزد، در تنم ز تشنه لبی
آب سرد تیغی کو، خون گرم جوشان است
هوش مصنوعی: رگ‌های بدنم مانند شمع در حال سوختن است و از عطش لب‌هایی تشنه، به دنبال آب سردی هستم. در عین حال، خون گرم و جوشان در درونم در حال جریان است.
چشم مست اگر باشد، زهد پارسایی کیست؟
کفر زلف اگر خواهد، دل ز دین فروشان است
هوش مصنوعی: اگر چشم زیبایی مست و شراب‌آلود باشد، چه معنایی دارد که کسی بخواهد خود را پاک و پارسا نشان دهد؟ اگر زلف معشوق کفر و انکار را بخواهد، دل کسانی که خود را دیندار می‌دانند از کجا خواهد بود؟
تار اگر برید از چنگ، محتسب زیانی نیست
گوش پرده سنجان را هر رگی خروشان است
هوش مصنوعی: اگر تار چنگ خراب شود، نگران نباش، چون گوش شنونده همیشه از هر تندرویی پر از زندگی و هیجان است.
رایگان حزین ندهی، عهد نوبهاران را
در چمن قدح بستان، گل ز باده نوشان است
هوش مصنوعی: اگر غمگین نباشی، نمی‌توانی از زیبایی بهار و شادابی چمن لذت ببری. در باغ، گلی که از شراب سیراب شده است، نشان‌دهنده سرزندگی و شادابی است.