گنجور

شمارهٔ ۲۳۹

هیچ معلوم نشد، دیده تماشایی کیست؟
نگه حیرت آیینه به زیبایی کیست؟
دل دیوانهٔ ما را که به صحرا سر داد؟
نفس سوخته، در بادیه پیمایی کیست؟
کس نمی پرسد از این جلوه پرستان امروز
که قد صبح، علم گشته ی رعنایی کیست؟
صف مژگان بتان را همه بر هم زده ایم
دلم افشردهٔ سر پنجهٔ گیرایی کیست؟
شمعها دامن جان را به میان بر زده اند
در شبستان جهان، انجمن آرایی کیست؟
خانه بی خانه خداوند نگردد معمور
زیب دیر و حرم از جلوهٔ هر جایی کیست؟
گر فشارد دل ما در قدح بوالهوسان
سخن از چون و چرا زَهره ی گویایی کیست؟
می پرد دیده ی صاحب نظران چون اختر
تا غبار ره او سرمهٔ بینایی کیست؟
سرفرازان همه این داعیه در سر دارند
خم چوگان تو تا با سر سودایی کیست؟
کس نپرسید حزین از نی آتش نفست
که گلو سوز نوای تو ز گویایی کیست؟

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هیچ معلوم نشد، دیده تماشایی کیست؟
نگه حیرت آیینه به زیبایی کیست؟
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نمی‌داند که چه کسی در اینجا نگاه جذاب و تماشایی دارد. انگار نگاه آیینه به زیبایی و جذبه‌ی او حیران شده است.
دل دیوانهٔ ما را که به صحرا سر داد؟
نفس سوخته، در بادیه پیمایی کیست؟
هوش مصنوعی: دل ما که دیوانگی‌اش را به بیابان سپرده، چه کسی از آن خبر دارد؟ و این نفس سوخته که در میان بیابان می‌پیماید، چه کسی است؟
کس نمی پرسد از این جلوه پرستان امروز
که قد صبح، علم گشته ی رعنایی کیست؟
هوش مصنوعی: هیچ‌کس از پرستندگان زیبایی امروزی نمی‌پرسد که آن قامت بلند و زیبا که مانند صبح روشنی می‌تابد، کیست؟
صف مژگان بتان را همه بر هم زده ایم
دلم افشردهٔ سر پنجهٔ گیرایی کیست؟
هوش مصنوعی: مژه‌های زیبارویان را به هم زده‌ایم و دلم در فشار است، این فشار ناشی از چه کسی است که چنین جذابیتی دارد؟
شمعها دامن جان را به میان بر زده اند
در شبستان جهان، انجمن آرایی کیست؟
هوش مصنوعی: شمع‌ها دامن روح را به جلو آورده‌اند و در این دنیای تاریک، چه کسی به برگزاری جمع و محفل می‌پردازد؟
خانه بی خانه خداوند نگردد معمور
زیب دیر و حرم از جلوهٔ هر جایی کیست؟
هوش مصنوعی: خانه‌ای که خداوند در آن نباشد، هرگز آباد نمی‌شود. زیبایی میخانه و مکان‌های مقدس نیز به حضور الهی وابسته است، پس به چه کسی می‌توان این جلوه‌ها را نسبت داد؟
گر فشارد دل ما در قدح بوالهوسان
سخن از چون و چرا زَهره ی گویایی کیست؟
هوش مصنوعی: اگر دل ما از شوق و عشق به می و زندگی تنگ شود، چه کسی جرأت دارد که درباره ماهیت و کیفیت این احساسات سوال کند؟
می پرد دیده ی صاحب نظران چون اختر
تا غبار ره او سرمهٔ بینایی کیست؟
هوش مصنوعی: چشم و نظر صاحب‌نظران به مانند ستاره‌ای در آسمان می‌درخشد و در این میان، سوال این است که چه کسی می‌تواند غبار راه او را برای بینایی‌اش پاک کند؟
سرفرازان همه این داعیه در سر دارند
خم چوگان تو تا با سر سودایی کیست؟
هوش مصنوعی: تک‌تک بزرگ‌مردان و سرفرازان در درون خود آرزوی دست‌یابی به یک هدف خاص را دارند. حال اینکه آن هدف چقدر ارجمند و ارزشمند است، مشابهت دارد با اینکه چه کسی می‌تواند به توفیق و موفقیت دست یابد.
کس نپرسید حزین از نی آتش نفست
که گلو سوز نوای تو ز گویایی کیست؟
هوش مصنوعی: هیچ‌کس از حزین نپرسید که چرا صدای آتشین تو آن‌قدر دلخراش است و چه کسی می‌تواند به خاطر زیبایی صدای تو چنین احساسی را درک کند؟