گنجور

شمارهٔ ۲۲۲

ز لنگر دل دیوانه، عشق بند گسست
گرانی غم من جذبه را کمند گسست
در آتش تو برآمد نهیب ناله من
رگ فغان به دل نازک سپند گسست
حدیث آن لب نوشین در انجمن کردم
مگس کمند هوس، از وصال قند گسست
کدام صبح نفس، گرم ناله پردازی ست
که رشتهٔ نفس شمع مستمند گسست؟
ز قصر رفعت دل دست کوته است حزین
کمند همّت ازین کنگر بلند گسست

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز لنگر دل دیوانه، عشق بند گسست
گرانی غم من جذبه را کمند گسست
هوش مصنوعی: از لنگر دل دیوانه، عشق باعث رهایی شد. غم‌های سنگین من، جذبه و کشش را از بین برد.
در آتش تو برآمد نهیب ناله من
رگ فغان به دل نازک سپند گسست
هوش مصنوعی: در آتش عشق تو صدای ناله‌ام بلند شد و دل نرم و حساس من به شدت آزرده خاطر شد.
حدیث آن لب نوشین در انجمن کردم
مگس کمند هوس، از وصال قند گسست
هوش مصنوعی: در جمع و میان مردم درباره آن لب شیرین سخن گفتم. مگس به خاطر خواسته‌ای به دام افتاد، و از شیرینی وصال قند جدا شد.
کدام صبح نفس، گرم ناله پردازی ست
که رشتهٔ نفس شمع مستمند گسست؟
هوش مصنوعی: کدام صبح به دلیلی وجود دارد که صدای ناله‌ها در آن بلندتر از همیشه است و آنقدر ناراحت‌کننده است که جان شمعی را خاموش کرده است؟
ز قصر رفعت دل دست کوته است حزین
کمند همّت ازین کنگر بلند گسست
هوش مصنوعی: دل‌هایی که در بلندی و عظمت قرار دارند، دسترسی و کنترل کمی بر دنیا دارند. شعر، به این معنا اشاره دارد که اگرچه ممکن است تلاش‌ها و همت‌ها بزرگ باشند، اما در نهایت دسترسی به اهداف و آرزوها سخت خواهد بود.