گنجور

شمارهٔ ۲۱۳

نخلم از گریه در آب است و ثمر پیدا نیست
تا فلک آتش آه است و اثر پیدا نیست
وعده دل را به دعاهای سحر می دادم
وه چه سازم که شب هجر، سحر پیدا نیست
خط اگر بود، دلم پی به دهانش می برد
خضر راه من تفسیده جگر پیدا نیست
مو شکافان جهان در تب و تابند تمام
در خم زلف تو آن موی کمر پیدا نیست
دل و دین رفت در اوّل نگه از دست حزین
به کجا تا بکشدکار نظر، پیدا نیست

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نخلم از گریه در آب است و ثمر پیدا نیست
تا فلک آتش آه است و اثر پیدا نیست
هوش مصنوعی: نخل من در دریا ز گریه می‌سوزد و میوه‌ای ندارد، در حالی که آسمان آتش اشک‌ها را می‌ریزد و نشانی از اثر آن نیست.
وعده دل را به دعاهای سحر می دادم
وه چه سازم که شب هجر، سحر پیدا نیست
هوش مصنوعی: به دل خود وعده می‌دادم که با دعاهای سحر، به آرزوهایم برسم، اما چه کنم که در شب جدایی، سحر و روشنی‌ای وجود ندارد.
خط اگر بود، دلم پی به دهانش می برد
خضر راه من تفسیده جگر پیدا نیست
هوش مصنوعی: اگر نوشته‌ای وجود داشت، دل من به خوبی می‌توانست از طریق آن به افکار و احساسات او پی ببرد، اما راهنمایی چون خضر (که نماد دانایی و راهنمایی است) در مسیر من نیست و دلشکستگی‌ها و رنج‌هایم قابل مشاهده نیستند.
مو شکافان جهان در تب و تابند تمام
در خم زلف تو آن موی کمر پیدا نیست
هوش مصنوعی: در جهان افرادی هستند که به دلایل مختلف سرگرم بررسی و تحلیل موضوعات پیچیده‌اند، اما در میان تمام این مشغله‌ها، زیبایی و جذابیت زلف تو آنقدر چشمگیر است که کمر آن موی زیبا را به خوبی نمی‌توان دید.
دل و دین رفت در اوّل نگه از دست حزین
به کجا تا بکشدکار نظر، پیدا نیست
هوش مصنوعی: با اولین نگاه، تمام دل و ایمانم را از دست دادم. نمی‌دانم این نگاه مرا به کجا می‌برد و این کار چشم چه سرنوشتی برای من رقم خواهد زد.