گنجور

شمارهٔ ۲۱۱

عاشق حریف حملهٔ شیر دلیر نیست
در سینه اش اگر جگری همچو شیر نیست
از تیغ بازی نگهت می توان شناخت
کز خون هنوز نرگس مست تو سیر نیست
در کار عشق، حوصله باید حریف را
منصور، مرد معرکهٔ دار و گیر نیست
کودک، مشیمه را نشمارد به خویش تنگ
دنیا به چشم مردم دنیا حقیر نیست
لب بسته ام که با دل سنگین روزگار
تأثیر، کار نالهٔ گردون مسیر نیست
دارم کف از خمار، به میخانه رعشه دار
پیر مغان مگر به کسی دستگیر نیست؟
بیگانه نیست محرم آواز آشنا
مرغ چمن به خامهٔ من هم صفیر نیست
داری سری چو بلبل اگر مست بوی گل
فرقی میان بستر خار و حریر نیست
ای نوجوان کناره مکن از حزین زار
عاشق اگر چه پیر بود، عشق پیر نیست

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عاشق حریف حملهٔ شیر دلیر نیست
در سینه اش اگر جگری همچو شیر نیست
هوش مصنوعی: عاشق واقعی نمی‌تواند با کسی که دلیر و شجاع است، مبارزه کند؛ چرا که اگر در دل او شجاعت و قدرتی همچون شیر وجود نداشته باشد، نمی‌تواند در برابر آن حریف بایستد.
از تیغ بازی نگهت می توان شناخت
کز خون هنوز نرگس مست تو سیر نیست
هوش مصنوعی: با نگاه کردن به رفتار و چگونگی ارتباطت، می‌توان فهمید که هنوز از عشق و زیبایی تو سیر نشده‌ام، چرا که غم و درد ناشی از آن همچنان در دل من باقی مانده است.
در کار عشق، حوصله باید حریف را
منصور، مرد معرکهٔ دار و گیر نیست
هوش مصنوعی: در روابط عاشقانه، باید صبور بود و منتظر ماند. عشق فقط با شجاعت و قدرت امکان‌پذیر نیست.
کودک، مشیمه را نشمارد به خویش تنگ
دنیا به چشم مردم دنیا حقیر نیست
هوش مصنوعی: کودک هرگز دنیای کوچک خود را به حساب نمی‌آورد و برای او دنیای بزرگ و وسیع اهمیت بیشتری دارد. از دیدگاه مردم، دنیا به قدری بی‌اهمیت و حقیر است که ارزش نگرانی و توجه را ندارد.
لب بسته ام که با دل سنگین روزگار
تأثیر، کار نالهٔ گردون مسیر نیست
هوش مصنوعی: من سکوت کرده‌ام، زیرا می‌دانم که با دل سنگینی که از مشکلات روزگار دارم، فایده‌ای ندارد که فقط ناله کنم و به جایی نرسم.
دارم کف از خمار، به میخانه رعشه دار
پیر مغان مگر به کسی دستگیر نیست؟
هوش مصنوعی: من به خاطر عطش و نوشیدنی دلگیرم، به دیوانه‌خانه‌ی پیر میکده می‌روم، اما هیچ‌کس برای نجات من کاری نمی‌کند.
بیگانه نیست محرم آواز آشنا
مرغ چمن به خامهٔ من هم صفیر نیست
هوش مصنوعی: آوای پرندهٔ چمن برای من آشناست و من نسبت به آن بیگانه نیستم. حتی با قلم خودم هم نمی‌توانم صدایش را به خوبی توصیف کنم.
داری سری چو بلبل اگر مست بوی گل
فرقی میان بستر خار و حریر نیست
هوش مصنوعی: اگر مانند بلبل عاشق و شیدا هستی، در چنین حالتی دیگر تفاوتی بین خوابیدن بر روی خارهای تیز و بر روی پارچه‌های نازک و نرم وجود ندارد.
ای نوجوان کناره مکن از حزین زار
عاشق اگر چه پیر بود، عشق پیر نیست
هوش مصنوعی: ای جوان، از احساسات غم‌انگیز و عاشقانه دوری نکن. اگرچه عاشق ممکن است کهنسال باشد، اما عشق هرگز کهن نمی‌شود.