شمارهٔ ۲۰
خوشا روزی که صحرای جدایی طی شود ما را
غزال وحشی دل، خضر فرخ پی شود ما را
دروغی بسته زاهد از زبان یار اوا می خواهد
که تسکین دل پراضطراب از وی شود ما را
شعار عشق اگر این است کز خون می دهد ساغر
مکن باور که دیگر آرزوی می شود ما را
لب جانبخش اوا گلزار جمالی در نظر دارم
تمنای بهشت و آب کوثر کی شود ما را؟
سر کافر شدن داریم، کو بتخانهٔ عشقی
که ناقوسش به جای نغمهٔ یا حی شود ما را؟
حزین از آه بی تأثیر دلتنگم، خوشا بزمی
که ساز بی نواییها، سرود نی شود ما را
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوشا روزی که صحرای جدایی طی شود ما را
غزال وحشی دل، خضر فرخ پی شود ما را
هوش مصنوعی: روز خوشی خواهد بود که روزهای جدایی به پایان برسد و در آن زمان، دل ما به مانند غزال وحشی، به سوی راهی خوش و نیکو هدایت خواهد شد.
دروغی بسته زاهد از زبان یار اوا می خواهد
که تسکین دل پراضطراب از وی شود ما را
هوش مصنوعی: زاهد به طور دروغین از زبان یار میخواهد که دل پر از اضطرابش را آرام کند.
شعار عشق اگر این است کز خون می دهد ساغر
مکن باور که دیگر آرزوی می شود ما را
هوش مصنوعی: اگر با شعار عشق میگویند که ساغر را با خون پر میکنند، نباید این را باور کنی، زیرا دیگر برای ما آرزویی از می باقی نمیماند.
لب جانبخش اوا گلزار جمالی در نظر دارم
تمنای بهشت و آب کوثر کی شود ما را؟
هوش مصنوعی: من به جمال دلنواز تو در باغ عشق نگاه میکنم و دلم میخواهد بهشتی و آب کوثر چه زمانی به ما میرسد؟
سر کافر شدن داریم، کو بتخانهٔ عشقی
که ناقوسش به جای نغمهٔ یا حی شود ما را؟
هوش مصنوعی: بیت به نوعی بیانکنندهٔ longing یا آرزوی عمیق شاعر برای وارد شدن به فضایی معنوی و عشقی است. در اینجا، شاعر از وجود یک مکان مقدس یا مرکزی صحبت میکند که در آن عشق و معنویت به جای صداهای بیمعنا و روزمره، شعارهای زندگی و بیداری طنینانداز شده است. او از این میگوید که دلتنگ فضایی است که در آن عشق و آواهای معنوی جایگزین نغماتی شوند که هیچ نشانی از زندگی روحانی ندارند. بهعبارتی، او خواستار فضایی است که در آن عشق و حقیقت به اوج خود برسد و بیداری در آن به تصویر کشیده شود.
حزین از آه بی تأثیر دلتنگم، خوشا بزمی
که ساز بی نواییها، سرود نی شود ما را
هوش مصنوعی: من از بیفایده بودن آه و نالههایم غمگینم و خوشا به حال جشن و مهمانیهایی که در آن، موسیقی بدون راز و نیازهایمان تبدیل به سرود نی میشود و ما را شاداب میکند.