شمارهٔ ۱۹۹
هر زهر که چشمت به ایاغ دل ما ریخت
الماس شد، از دیدهٔ داغ دل ما ریخت
زلفت به مددکاری آن لب، نمکی چند
با مشک به هم کرد و به داغ دل ما ریخت
دم سردی ایّام چها کرد به حالم
زین باد، شبیخون به چراغ دل ما ریخت
جز در خم زلف تو کجا بود که امشب
خون از مژهٔ غم به سراغ دل ما ریخت؟
نخلی شد و بارش همه پیکان بلا گشت
هر تخم، که ناز تو به باغ دل ما ریخت
این شعله حزین ، کز دو جهان دود برآورد
سودای که یارب، به دماغ دل ما ریخت؟
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هر زهر که چشمت به ایاغ دل ما ریخت
الماس شد، از دیدهٔ داغ دل ما ریخت
هوش مصنوعی: هر زهر یا درد و رنجی که نگاه تو به دل ما میآورد، مانند الماس ارزشمند میشود، چون این درد و غم از دل ما به بیرون میریزد.
زلفت به مددکاری آن لب، نمکی چند
با مشک به هم کرد و به داغ دل ما ریخت
هوش مصنوعی: زلف تو به همراه آن لب، مقداری نمک را با مشک مخلوط کرد و بر دل دچار ما ریخت.
دم سردی ایّام چها کرد به حالم
زین باد، شبیخون به چراغ دل ما ریخت
هوش مصنوعی: سرما و سختی روزگار چه بلایی بر سر حال و روز من آورده است. این باد سرد، مانند حملهای ناگهانی به روشنایی دل من حملهور شده است.
جز در خم زلف تو کجا بود که امشب
خون از مژهٔ غم به سراغ دل ما ریخت؟
هوش مصنوعی: تنها در خم زلف تو بود که امشب اشک غم از چشمهای ما بر دلمان ریخته شد.
نخلی شد و بارش همه پیکان بلا گشت
هر تخم، که ناز تو به باغ دل ما ریخت
هوش مصنوعی: نخل و بار او به مانند تیرهای بلا شود، زیرا هر دانهای که از زیبایی تو در دل ما پاشیده شده است.
این شعله حزین ، کز دو جهان دود برآورد
سودای که یارب، به دماغ دل ما ریخت؟
هوش مصنوعی: این شعله اندوهی که از دو جهان بلند شده، چه آرزویی را در دل ما به وجود آورده است؟ ای کاش که این احساس را درک کرده و در دلمان حس کنیم.

حزین لاهیجی