گنجور

شمارهٔ ۱۶۱

دمیدن از سمنش مشک ناب نزدیک است
به شب نهان شدن آفتاب نزدیک است
دلم ز وعده بر آتش فکندی و رفتی
بیا که سوختن این کباب نزدیک است
نفس شمرده زدنهای صبح روشندل
کنایتی ست که روز حساب نزدیک است
خوش است ساقی اگر مستیی گذاره کنم
گذشتن گل پا در رکاب نزدیک است
به عمر با تک و تاز نفس مباش ایمن
که راه دور، به پای شتاب نزدیک است
فسانه ای ز هوس های نفس دون کافی ست
دل فسردهٔ جاهل، به خواب نزدیک است
دل از شکنجهٔ هستی غمین مدار حزین
گشادِ عقدهٔ کار حباب نزدیک است

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دمیدن از سمنش مشک ناب نزدیک است
به شب نهان شدن آفتاب نزدیک است
هوش مصنوعی: عطر دل‌انگیز گلاب از گل نغز به مشام می‌رسد، و نزدیکی غروب آفتاب نشان از پایان روز دارد.
دلم ز وعده بر آتش فکندی و رفتی
بیا که سوختن این کباب نزدیک است
هوش مصنوعی: دل من به خاطر وعده‌ای که به من دادی به آتش افتاده و از تو جدا شده است. بیا و برگرد چون سوختن این ناراحتی نزدیک است.
نفس شمرده زدنهای صبح روشندل
کنایتی ست که روز حساب نزدیک است
هوش مصنوعی: نفس‌های آرام و موزون صبح نشانه‌ای است که برای بیدار شدن از خواب غفلت و آگاهی از نزدیک بودن روزی که باید به حساب اعمالمان برسیم، نیازی به توجه داریم.
خوش است ساقی اگر مستیی گذاره کنم
گذشتن گل پا در رکاب نزدیک است
هوش مصنوعی: ساقی، اگر لحظه‌ای مستی را تجربه کنم، گذر از کنار تو به اندازه نزدیک شدن گل به پای من لذت‌بخش است.
به عمر با تک و تاز نفس مباش ایمن
که راه دور، به پای شتاب نزدیک است
هوش مصنوعی: به عمری که با تلاش و کوشش گذرانده‌ای، نباید احساس ایمنی کنی زیرا راه طولانی، به سرعت نزدیک می‌شود و ممکن است به چالش‌ها و سختی‌ها برخورد کنی.
فسانه ای ز هوس های نفس دون کافی ست
دل فسردهٔ جاهل، به خواب نزدیک است
هوش مصنوعی: قصه‌ای از آرزوهای پست و بی‌ارزش کافی است، زیرا دل غمگین و ناچیز نادان، به خواب و خاموشی نزدیک است.
دل از شکنجهٔ هستی غمین مدار حزین
گشادِ عقدهٔ کار حباب نزدیک است
هوش مصنوعی: دل را از رنج‌های زندگی ناراحت نکن؛ غم و اندوه خود را رها کن، زیرا مشکلات و كشمكش‌ها به زودی به پایان می‌رسند و آرامش نزدیک است.