گنجور

شمارهٔ ۱۲۵

در فتح باب میکده باشد گشاد ما
صرف سبو شود، همه خاک مراد ما
دل روشناس مصحف حسن بتان نبود
شد روشن از غبار خط او سواد ما
پنداشتم که مهر تو با جان سرشته است
جان از میانه رفت و نرفتی ز یاد ما
از مبدا فراق تو در عین برزخیم
باز آمدن به کوی تو باشد معاد ما
افراسیاب غم چو هجوم آورد حزین
جمشید، جام باده و خم کیقباد ما

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در فتح باب میکده باشد گشاد ما
صرف سبو شود، همه خاک مراد ما
هوش مصنوعی: در میکده باز می‌شود و ما با خوشحالی به نوشیدن می‌پردازیم و تمام خواسته‌های ما به راحتی برآورده می‌شود.
دل روشناس مصحف حسن بتان نبود
شد روشن از غبار خط او سواد ما
هوش مصنوعی: دل من که با زیبایی و لطف معشوق آشنا بود، اکنون به خاطر اثر قلم او از غبار تردید روشن و واضح شده است.
پنداشتم که مهر تو با جان سرشته است
جان از میانه رفت و نرفتی ز یاد ما
هوش مصنوعی: فکر می‌کردم که عشق تو به عمق وجودم پیوند خورده است، اما جانم از میان رفت و تو همچنان در یاد من باقی ماندی.
از مبدا فراق تو در عین برزخیم
باز آمدن به کوی تو باشد معاد ما
هوش مصنوعی: ما در این حالت میان جدایی از تو هستیم و به نوعی در وضعیت بلاتکلیفی قرار داریم. بازگشت به مکان تو برای ما مثل یک بازگشت به زندگی دوباره است.
افراسیاب غم چو هجوم آورد حزین
جمشید، جام باده و خم کیقباد ما
هوش مصنوعی: در زمان‌هایی که افراسیاب غم و اندوه را بر سر جمشید آورد، ما با جام شراب و ظرفی از کیقباد شادمانی می‌کردیم.