شمارهٔ ۱۲۴
مکن دشوار از تن پروری آزادی جان را
چه محکم می کنی چون ابلهان دیوار زندان را؟
دیار عشق را نازم که طفلان هوسناکش
چو پستان می مکند از ذوق، خون آلوده پیکان را
گریبانی چو صبحم نیست تا از شرم رسوایی
ز بی دردان بپوشد سینه ام، زخم نمایان را
ز دل بیش است با معشوق ربط دیده عاشق
که چشم آگاه کرد از بوی یوسف، پیر کنعان را
پی جولانگه خورشید، پهنای فلک باید
نسازد عشق مسکن، سینه های تنگ میدان را
تو در بتخانه اندیشه دینی، نمی دانی
که عارف کعبه می داند، دل گبر و مسلمان را
حزین ، از جویبار تیغ او تا حشر ممنونم
به خون آلوده چون گل، دامن پاک شهیدان را
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مکن دشوار از تن پروری آزادی جان را
چه محکم می کنی چون ابلهان دیوار زندان را؟
هوش مصنوعی: به خودت زحمت نده و از زندگی لذت ببر. چرا اینجا مثل احمقها دیوارهای زندانی بسازی که تو را از آزادی و خوشحالی دور کند؟
دیار عشق را نازم که طفلان هوسناکش
چو پستان می مکند از ذوق، خون آلوده پیکان را
هوش مصنوعی: به دیاری که عشق در آن جریان دارد، افتخار میکنم؛ چرا که کودکانی با نابالغی و سرخوشی خود، از لذت و شوق، مانند نوزادانی که از شیر مینوشند، به شوق و عطش خود به معشوق میپردازند، حتی اگر این عشق با درد و رنج همراه باشد.
گریبانی چو صبحم نیست تا از شرم رسوایی
ز بی دردان بپوشد سینه ام، زخم نمایان را
هوش مصنوعی: من مانند صبح، دامنداری ندارم که بتوانم از شرم و رسواییام در برابر نااهلان بپوشانم، بنابراین زخمهای نمایان بر سینهام همیشه پیداست.
ز دل بیش است با معشوق ربط دیده عاشق
که چشم آگاه کرد از بوی یوسف، پیر کنعان را
هوش مصنوعی: عاشق از دل خود به معشوق ارتباطی نزدیکتر دارد و این ارتباط چنان قوی است که حتی با دیدن معشوق، عاشق از بوی معطر او میتواند متوجه حال و روز خود و دیگران شود، مانند حال پیر کنعانی که از بوی یوسف آگاه شد.
پی جولانگه خورشید، پهنای فلک باید
نسازد عشق مسکن، سینه های تنگ میدان را
هوش مصنوعی: برای اینکه نور خورشید تابیده شود و در آسمان گسترش یابد، عشق باید در دلهای پر از بار فشردگی و تنگ جا بگیرد.
تو در بتخانه اندیشه دینی، نمی دانی
که عارف کعبه می داند، دل گبر و مسلمان را
هوش مصنوعی: در مکانهای مذهبی، تو در حال تفکر درباره دین هستی و نمیدانی که عارف، معانی عمیقی از باورها و احساسات مردمی از جمله آنهایی که مسلمان و آنهایی که غیر مسلمان هستند، را درک میکند.
حزین ، از جویبار تیغ او تا حشر ممنونم
به خون آلوده چون گل، دامن پاک شهیدان را
هوش مصنوعی: من از چشمهی شمشیر او تا روز قیامت سپاسگزارم، زیرا خون آلودهام مانند گلی است که دامن پاک شهیدان را آراسته است.

حزین لاهیجی