شمارهٔ ۱۲
دایم وصیّت این است، از ما معاشران را
کز کف نمی توان داد، زلف سمنبران را
چیزی نمی تواند، قطع یگانگی کرد
نتوان ز هم بریدن، با تیغ دوستان را
صد کوه غم به خاطر، از سیل گریه دارم
کز دیده می زداید، آن خاک آستان را
کو صبر تا کنم طی، غمنامهٔ جدایی؟
از پیش می فرستم، اشک سبک عنان را
بی روی گل چمن را دیگر نمی توان دید
ای مرغ شاخساری، بردار آشیان را
جان می دهند و دردی، دریوزه می نمایند
هرگز زیان نباشد، سودای عاشقان را
زور کمان گردون بر کجروش نیاید
بر خاک می نشاند، چون تیر، راستان را
در بارگاه جانان، آهش قبول نبود
عاشق به سینه هر دم، تا نشکند سنان را
دوران حزین کهن ساخت شرح حدیث مجنون
افسانهٔ تو نو کرد، این کهنه داستان را
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دایم وصیّت این است، از ما معاشران را
کز کف نمی توان داد، زلف سمنبران را
هوش مصنوعی: همواره توصیه میشود که به دوستان و آشنایان خود بگویید که نتوانستهاید دل از زلفهای زیبا و دلفریب برهید.
چیزی نمی تواند، قطع یگانگی کرد
نتوان ز هم بریدن، با تیغ دوستان را
هوش مصنوعی: هیچ چیز نمیتواند وحدت را از بین ببرد و نمیتوان با شمشیر، دوستان را از هم جدا کرد.
صد کوه غم به خاطر، از سیل گریه دارم
کز دیده می زداید، آن خاک آستان را
هوش مصنوعی: در دل هزاران کوه غم دارم و آنقدر اشک میریزم که میتواند خاک آن مکان مقدس را از روی زمین پاک کند.
کو صبر تا کنم طی، غمنامهٔ جدایی؟
از پیش می فرستم، اشک سبک عنان را
هوش مصنوعی: بیا تا به صبر و شکیبایی دست یابم، تا ناله و غم جدایی را پشت سر بگذارم. از قبل، اشکهای رقیق و بیاختیار را رها میکنم.
بی روی گل چمن را دیگر نمی توان دید
ای مرغ شاخساری، بردار آشیان را
هوش مصنوعی: بدون حضور گل، دیگر نمیتوان چمن را مشاهده کرد. ای پرندهی شاخهها، لانهات را برمیدار.
جان می دهند و دردی، دریوزه می نمایند
هرگز زیان نباشد، سودای عاشقان را
هوش مصنوعی: افراد جانشان را فدای عشق میکنند و به خاطر درد و رنجی که دارند، دست به خواهش و نیاز میزنند، اما در این مسیر هیچ زیانی وجود ندارد، چرا که عشق برای عاشقان همیشه فایده و ارزشمند است.
زور کمان گردون بر کجروش نیاید
بر خاک می نشاند، چون تیر، راستان را
هوش مصنوعی: قدرت دوران بر کسانی که راست و صادق هستند، تأثیری نخواهد گذاشت و آنها را به زمین نمیاندازد، مانند اینکه تیر به هدف نمیخورد.
در بارگاه جانان، آهش قبول نبود
عاشق به سینه هر دم، تا نشکند سنان را
هوش مصنوعی: در حضور معشوق، آه و ناله عاشق پذیرفته نمیشود؛ زیرا هر لحظه او در دل خود عشق را احساس میکند و نمیخواهد که تیر قلبش بشکند.
دوران حزین کهن ساخت شرح حدیث مجنون
افسانهٔ تو نو کرد، این کهنه داستان را
هوش مصنوعی: دوران غمانگیز قدیم، داستان عشق مجنون را به نوعی تازه و جدید بازگو کرده و زندگی تو را به افسانهای جدید تبدیل کرده است، این قصه قدیمی حالا رنگ و بویی نو به خود گرفته است.