گنجور

شمارهٔ ۱۰۹

مکش چون دورگردون بر رخم داغ جدایی را
چو من پروانه ای باید چراغ آشنایی را
تهیدستیم ساقی، همّتی در کار می باید
ز برق باده روشن ساز، شام بی نوایی را
خطر اندیشه باریک بینان درکمین دارد
خطا هرگز نمی تابد عنان، تیر هوایی را
رسانم حرمت میخانه تا جاییکه تعظیمش
به خاک پای خم مالد، جبین پارسایی را
به یاد قامت او گر چنین بالد حزین آهم
فرامش می کند شمشاد، رسم خودنمایی را

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مکش چون دورگردون بر رخم داغ جدایی را
چو من پروانه ای باید چراغ آشنایی را
هوش مصنوعی: تنها چون نوبت گردش زمان به چهره‌ام اثر جدایی را نزن، چون من پروانه‌ای هستم که باید به نور آشنایی نزدیک شوم.
تهیدستیم ساقی، همّتی در کار می باید
ز برق باده روشن ساز، شام بی نوایی را
هوش مصنوعی: ما در فقر به سر می‌بریم، باید تلاشی در کار بکنیم. باده‌ای که مانند برق درخشان است، می‌تواند شبی پر از نیاز ما را روشن کند.
خطر اندیشه باریک بینان درکمین دارد
خطا هرگز نمی تابد عنان، تیر هوایی را
هوش مصنوعی: خطر تفکر افرادی که دقیق و زیرک هستند همیشه در کمین است؛ چون اشتباه هرگز نمی‌تواند کنترل یک تیر هوایی را به دست آورد.
رسانم حرمت میخانه تا جاییکه تعظیمش
به خاک پای خم مالد، جبین پارسایی را
هوش مصنوعی: من حرمت میخانه را به جایی می‌رسانم که حتی سر بر سجده فرود آوردن برای آن، از تعظیم و احترام به خاک پای خم هم کمتر نباشد.
به یاد قامت او گر چنین بالد حزین آهم
فرامش می کند شمشاد، رسم خودنمایی را
هوش مصنوعی: اگر به یاد زیبایی او غمگین و افسرده شوم، درخت شمشاد، که نماد زیبایی و استقامت است، مرا به یاد رفتارهای خودخواهانه و استکباری انسان‌ها نمی‌اندازد.