شمارهٔ ۲۵ - تاریخ رحلت
حیف ز حاجی نبی گوهر بحر وجود
کز ستم آسمان گشت نهان در زمین
در گران قیمتی بود و سپهر از جفا
در دل خاکش نهاد ساخت چو گنجش دفین
رفت ازین گلستان چون گل و احباب را
ماند ازو داغ و درد در دل و جان حزین
جانب خلد برین بار سفر بست و شد
در روضات جنان همنفس حور عین
چون ز غم آباد دهر، گشت ملول و به شوق
کرد از این خاکدان رو به مقام امین
خامهٔ هاتف نوشت از پی تاریخ او
منزل حاجی نبی باد بهشت برین
شمارهٔ ۲۴: صد هزار افسوس کز بیمهری گردون نهادشمارهٔ ۲۶ - تاریخ رحلت مشتاق اصفهانی: خسرو کشور سخن مشتاق
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حیف ز حاجی نبی گوهر بحر وجود
کز ستم آسمان گشت نهان در زمین
هوش مصنوعی: حیف از حاجی نبی که جوهر وجودش مثل گوهر دریا بود و به خاطر ظلم آسمان، در زمین پنهان شد.
در گران قیمتی بود و سپهر از جفا
در دل خاکش نهاد ساخت چو گنجش دفین
هوش مصنوعی: در خاکی که به خاطر ظلم زمانه پنهان شده، گنجی با ارزش و گرانبهایی نهفته است.
رفت ازین گلستان چون گل و احباب را
ماند ازو داغ و درد در دل و جان حزین
هوش مصنوعی: آن که از این گلستان رفت، مانند گلی است که باقی مانده و عزیزانش درد و داغی عمیق در دل و جانشان احساس میکنند.
جانب خلد برین بار سفر بست و شد
در روضات جنان همنفس حور عین
هوش مصنوعی: او به سوی باغهای بهشت رفت و در آنجا همنفس با حورهای بهشتی شد.
چون ز غم آباد دهر، گشت ملول و به شوق
کرد از این خاکدان رو به مقام امین
هوش مصنوعی: چون از غم و اندوه دنیای فانی خسته و دلزده شد، با شور و شوق از این دنیای ناامن به سوی مکانی اطمینانبخش و آرام حرکت کرد.
خامهٔ هاتف نوشت از پی تاریخ او
منزل حاجی نبی باد بهشت برین
هوش مصنوعی: قلم فرشته نام و نشانی از حاجی نبی را نوشت و به او خوشامد گفت. او در بهشت جا دارد.