غزل شمارهٔ ۷۷
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۷۷ به خوانش احسان کریمی
غزل شمارهٔ ۷۷ به خوانش محمدرضا کاکائی
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
شاه بیت هاتف اصفهانی در این غزل است.
تو کمان کشیده و در کمین، که زنی به تیرم و من غمین
همهٔ غمم بود از همین، که خدا نکرده خطا کنی
نصف شهرت هاتف به خاطر این بیت است!
این شعر بسیار بلیغ و فصیح سروده شده است و نشان از ذوق و تبحر بسیار بالای این شاعر پارسی گوی دارد .
پریروز هنگام بازگشت از کربلای معلا، آخرین لحظه که حرم امام حسین علیه السلام در قاب چشمانم بود، به عقب برگشتم و به آن نگریستم و بیت آخر این غزل هاتف را زیر لب زمزمه کردم که بسیار بجا به دلم افتاد و لذتبخش بود...
وزن این شعر یکی از اوزان سخت و کمتر به کاربرده شده ای ست که متاسفانه باوجود گوش نواز بودن این وزن ، در شعر امروز تقریبا از این وزن استفاده نمی شود و یا اگر هم که می شود استفاده ی ضعیفی ست که دلیل این عدم استفاده سختی نسبی این وزن در برابر اوزان راحت تر - و پرکار برد تری - مثل مستفعلن می تونه باشه که امکان استفاده از لغات رو محدود میکنه.
در هر صورت این غزل هاتف بسیار زیباست ، مخصوصا با صدای گرم عبدالوهاب شهیری !
این شعر نشانگر اعتلای گوشه چهارپاره یا چهار باغ در دستگاه موسیقی ایران می باشد.
در دوران دبیرستان استاد ادبیاتی داشتیم به نام عامری که ازنده است خدا حفظش کند . این شهر رو با تبحر خاصی سر کلاس خواند و با همان یک بار خواندنش آن را از حفظ شدم .
بارها و بارها آن را تکرار میکنم
تصنیفی با نام"چهار باغ"از استاد شجریان شنیده بودم که این ابیات هاتف را با صدایی پر توان و بسیار گیرا می خواند.اگر اشتباه نکنم با گروه زنده یاد پایور و سنتور استاد پایور.
همانطور که فرهاد گفته، شاه بیت غزل تو کمان کشیده و در کمین، که زنی به تیرم و من غمین / همۀ غمم بود از همین، که خدا نکرده خطا کنی
کمان کشیده و تیر در مصراع اول خواننده را به یاد کمان ابرو و تیر مژگان یار می اندازد که در ادبیات بسیار از آن استفاده شده است. این یار، مسلح به این سلاح، کمان را کشیده و آمادۀ تیر اندازی است (ابروی کشیده هم نشان زیبایی است). اگر ابتدا تیر و کمان معمولی را در نظر بگیریم، طبیعی است که شخص مورد هدف غمگین و ناراحت شود. این برداشت در مصراع اول به دست می آید. اما در مصراع دوم فضا کاملا عوض می شود. دلداده نمی خواهد تیر دلدار به خطا رود. اگر مطلع غزل را در نظر بگیریم و بدانیم که خواهش گوینده از یار این است که نگاهی به وی انداخته و دردهای او را از این راه دوا کند، معنی مصراع دوم واضح تر می شود. گوینده از مخاطب می خواهد که با آن کمان ابرو و تیر مژگان جز به دلداده به جایی نظر نیفکند. این تیر هم در واقع در قلب عاشق می نشیند و او را بی تاب می کند.
آقا محتبی
این بیت که شما شرح کردی، اینقدر زیباست که شرح لازم ندارد
کسی که شعر بلد است، فقط از دیدن و زمزمه این بیت لذت بی نهایت می برد
اگر هم کسی متوجه ظرافت این بیت نشود، توضیح معنای این بیت از زیبایی آن بیشتر می کاهد
شرح این بیت فقط تکرار آن است ولو هزار بار
البته منظورم آقا مرتضی بود
گمان می کردم این شعر از سعدی است . امروز آن را با صدای استاد شجریان شنیدم به یکباره جانم بسوخت . این همه زیبایی و لطافت کلام در شاه بیت آن جاگرفته است .
معشوق آن چنان در دل عاشق جاخوش کرده است که اصابت تیر از جانب معشوق را به جان می خرد و همه ی فکر وغصه اش این است که مبادا تیر معشوق به خطا برود و در جان عاشق اصابت نکند .
شعر فارسی قندی است که در میان شعرزبان های دیگر حلاوت و دل انگیزی ویژه ی خود را دارد .
این شعر هاتف همواره یه حس غریب به من میده.
اینقدر زیباس که در وصف نیایدبه قول سعدی
در وصف نیاید که شیرین دهن است ان...
مصرع دوم از بیت آخر بجای قدمی نرفته زکوی او: قدمی نرفته زپیش آن، نظر از چه سوی قفا کنی درست است لطفا تصحیح کنید نا با بقیۀ شعر هم قافیه و هم وزن شود (منظورم اینزمان، بیکران و پیش آن است)
همهٔ غمم بود از همین، که خدا نکرده خطا کنی
بعد از سلام
اولین بار معلم تاریخم در دبیرستان امیر کبیر تهران / / ایران کمپلت در چنگال طاقوت بود//این غزل را دکلمه کرد
چند روز قبل انرا در سما 1 اوردند.
من بسیار خوشحالم که میتوانم این غل را دوباره و دوباره بخوانم
موفق باشید
دکتر فریبرز ملک نصری
کارلسروهه
المان
همیشه این شعر رو خطاب به مولا امیر المومنین می خونم.
واقعا شرح حال گدایی ما به در خانه مولای دو سرا است.
تو شهی و ملک جهان تو را تو مهی جان جهان تو را
ز ره کرم چه زیان تو را که نظر به حال گدا کنی . . .
بسیار بسیار ..... زیباست
عااااااااااااااااااااااااااااااااالیه این شعر
فوق عالیه کسرا.
به خصوص بیت ما قبل آخر....
هر کسی این شعر را جایی و به گونه ای شنیده و خوانده است .
من بی سواد در داستان امیر ارسلان نامدار خوانده ام از زبان فرخ لقا به گمانم!!
اگر ادبیات را دارای دو جنبه فرم و محتوا در نظر بگیریم، می توانم بگویم عالی ترین نمونه فرم را در این غزل دیده ام. تصور می کنم اگر بتوان آن را با لحنی زیبا برای یک غیر ایرانی خواند اگر آن فرد اندکی ذوق داشته باشد مسحور خواهد شد! کاش ترجمه انگلیسی خوبی از این شعر باشد! اگر کسی از دوستان سراغ دارد ممنون می شوم که راهنمایی کند.
اگر اشتباه نکنم بیت سوم :
بود این عنایت و آن کرم
این شعر فوق العادل را به شعر انگلیس با وزن و قافیه مشابه ترجمه کرده ام که در کتاب کوثر نور درج شده است. احتمالا برای کسانی که خوب انگلیسی میدانند جالب خواهد بود، هر چند ترجمه هیچگاه مانند اصل نیست.
با اینکه سیّد احمد؛ هاتفِ اصفهانی غزل سُرایِ بزرگی نیست امّا این غزلِ او بهترین و زیباترین و بی پروا باید گفت؛ کم نظیر است.واقعاً تأثیرِ شورانگیز و دل نواز ست. هاتفِ اصفهانی؛ پنج ترجیع بندی دارد که بدونِ شک او را در ادبیّاتِ ایران جاودانه ساخته و او را در ردیف بهترین سُرایندگانِ عرفانی قرار داده است.
با سلام
در مصراع آخر این غزل واژه ی " وی " قافیه ی میانی را مختل کرده است. با توجه به اینکه در تمامی ابیات قافیه میانی رعایت شده، " قدمی نرفته ز کوی آن " صحیح به نظر می رسد .
ایا مصرع اول بیت اغازین در نسخه های دیگر به این شکل وجود دارد؟
چه شود به چهره زرد من نظری *ز راه وفا* کنی
بسیار زیبا و دلنشین است.ضمن سپاس بیکران از دست اندرکاران این سایت پر محتوا
استاد شجریان هم در آلبوم بهار دلکش اینو خوندن
به گمانم در بیت آخر به جای کلمه "بیکران" اگر"دیگران" باشد صحیح تر است. با تشکر!
به نظرم در مصرع اول بیت آخر به جای بیکران،دیگران مناسب تر است.
وزن این شعر متفاعلن متفاعلن متفاعلن متفاعلن است که در اشعار عربی کاربرد زیادی دارد و علیرغم گوشنوازی در شعر فارسی نمونه های زیادی ندارد. هاتف غزل دیگری در همین وزن دارد با مطلع زیر :
به حریم خلوت خود شبی چه شود نهفته بخوانیم
به کنار من بنشینی و به کنار خود بنشانیم
همچنین شعر معروف عربی شیخ اجل سعدی شیرازی در نعت پیامبر در همین وزن است:
بلغ العلی بکماله کشف الدجی بجماله
حسنت جنیع خصاله صلوا علیه آله
وزن این شعر (کامل) مثمن سالم است.
در مصرع اول، "من" بایستی "ما" باشد:
چه شود به چهرهٔ زرد ما نظری برای خدا کنی ـــ که اگر کنی همه درد ما به یکی نظاره دوا کنی
چون "ما"، "خدا" و "دوا" هماهنگی دارند. با تشکر و سپاس بیکران به گنجور.
این شعر در ادبیات فارسی کم نظیر و در ادبیات عصر بازگشت بی نظیر می باشد
سپر کنم سر و دستم ندارم از فتراک
در بیت چهارم، «به» ایاغ مدعیان دون درستتر نیست؟؟
همهجا کشی می لالهگون ز ایاغ مدعیانِ دون
شکنی پیالهٔ ما که خون به دل شکستهٔ ما کنی
خیر به همین شکل که آمده صحیح است
از پیاله مدعیان می مینوشی ولی پیاله ما را می شکنی
بسیار عالی واما جای کم لطفیست که از اجرای بینهایت دلنشین استاد شجریان با آهنگسازی استاد فرامرز پایور اشاره نکنید و نکرده باشیم در دو یا سه اجرای استاد شجریان این شعر وغزل باید که باگوش دل وجان شنیدو لمس کرد با درود بحق به نظارت تمام سروران عزیز 💓💛💐