غزل شمارهٔ ۷۸
شکست پیر مغان گر سرم به ساغر می
عجب مدار که سرها شکسته بر سر می
ستم به ساغر میشد نه بر سر من اگر
شکست بر سر من می فروش ساغر می
غذای روح بود بوی میخوشا رندی
که روح پرورد از بوی روح پرور می
نداشت بهرهای آن بوالفضول از حکمت
که وصف آب خضر کرد در برابر می
نه لعل راست نه یاقوت را نه مرجان را
به چشم اهل بصیرت صفای جوهر می
نماند از شب تاریک غم نشان که دگر
طلوع کرد ز خم آفتاب انور می
چه دید هاتف می کش ندانم از باده
که هر چه داشت به عالم گذاشت بر سر می
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شکست پیر مغان گر سرم به ساغر می
عجب مدار که سرها شکسته بر سر می
هوش مصنوعی: اگر پیر مغان به خاطر اینکه سر من در ساغر شراب است، دچار شکست و ناامیدی شده، نباید تعجب کنی، چون بسیاری از سرها به خاطر شراب شکسته و ناامید شدهاند.
ستم به ساغر میشد نه بر سر من اگر
شکست بر سر من می فروش ساغر می
هوش مصنوعی: اگر کسی ساغر را به من میزنید، ستم کمتری میشد. این خطا در حق من نیست، بلکه به خاطر اتفاقی است که برای ساغر میافتد.
غذای روح بود بوی میخوشا رندی
که روح پرورد از بوی روح پرور می
هوش مصنوعی: بوی خوش شراب مانند غذایی برای روح است و رند، کسی است که با این بوی خوش، روحش nourish میشود و پرورش پیدا میکند.
نداشت بهرهای آن بوالفضول از حکمت
که وصف آب خضر کرد در برابر می
هوش مصنوعی: آن فرد پرحرف و بیفایده از دانشی که دارد هیچ بهرهای نبرد، چرا که تمام میگساری را به زیبایی و حکمت آبی که حضرت خضر با آن شناخته میشود، توصیف کرد.
نه لعل راست نه یاقوت را نه مرجان را
به چشم اهل بصیرت صفای جوهر می
هوش مصنوعی: نه لعل و نه یاقوت و نه مرجان به چشم کسانی که بصیرت دارند، زیبایی و درخشش جوهر خود را ندارد.
نماند از شب تاریک غم نشان که دگر
طلوع کرد ز خم آفتاب انور می
هوش مصنوعی: در شب تاریک دیگر نشانی از غم باقی نمانده است، چرا که طلوع آفتاب درخشانی به وجود آمده است.
چه دید هاتف می کش ندانم از باده
که هر چه داشت به عالم گذاشت بر سر می
هوش مصنوعی: نمیدانم چه اتفاقی افتاده که فرشتهای از باده سخن میگوید؛ اما هر آنچه داشت، در دنیا برای مینوشید.
حاشیه ها
1394/06/30 02:08
هسین
چقدر مقام مِی برای شعرا والا بوده.. تا جایی که ترجیح داده شده به جاودانگی>آب خضر< حتی.
1395/01/25 07:03
آرزو
در بیت دوم، مصرع اول، بین "می" و "شد" باید فاصله باشد. اینطوری "میشد" خوانده میشود در حالی که "می" مضاف الیه "ساغر" است.