غزل شمارهٔ ۷۶
رفتی و دارم ای پسر بی تو دل شکستهای
جسمی و جسم لاغری جانی و جان خستهای
میشکنی دل کسان ای پسر آه اگر شبی
سر زند آه آتشین از دل دلشکستهای
منتظرم به کنج غم گریهکنان نشاندهای
خود به کنار مدعی خنده زنان نشستهای
زان دو کمند عنبرین تا نروم ز کوی تو
سلسلهای به پای دل بسته و سخت بستهای
غنچه لطیف خندد و پسته ولی چو آن دهن
لب نگشوده غنچهای خنده نکرده پستهای
خون جگر خورد یقین هر که چو هاتفش بود
کوکب نامساعدی طالع ناخجستهای
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
رفتی و دارم ای پسر بی تو دل شکستهای
جسمی و جسم لاغری جانی و جان خستهای
هوش مصنوعی: وقتی رفتی، دلم به شدت شکسته شد. بدنی دارم که ضعیف و ناتوان است و روحی که خسته و بیقرار است.
میشکنی دل کسان ای پسر آه اگر شبی
سر زند آه آتشین از دل دلشکستهای
هوش مصنوعی: اگر شبی دلت بشکند و از دل داغدارت آهی آتشین برآید، دلهای زیادی را میشکنی، ای پسر.
منتظرم به کنج غم گریهکنان نشاندهای
خود به کنار مدعی خنده زنان نشستهای
هوش مصنوعی: من در گوشهای در حال گریه و غم به انتظار تو نشستهام، در حالی که تو در کنار کسی که من را مدعی میدانی، با خنده و شادی نشستهای.
زان دو کمند عنبرین تا نروم ز کوی تو
سلسلهای به پای دل بسته و سخت بستهای
هوش مصنوعی: از آن دو کمند خوشبو، تا زمانی که از کوی تو نروم، رشتهای به پای دلم بسته و محکم بستهام.
غنچه لطیف خندد و پسته ولی چو آن دهن
لب نگشوده غنچهای خنده نکرده پستهای
هوش مصنوعی: غنچهای نرم و زیبا میخندد، اما پستهای که هنوز پوستش را باز نکرده، مانند غنچهای است که هنوز نخورده و نمیتواند بخندد.
خون جگر خورد یقین هر که چو هاتفش بود
کوکب نامساعدی طالع ناخجستهای
هوش مصنوعی: هر کسی که مانند هاتفش با ستارهای نامساعد و طالع بد مواجه شود، به طور حتم رنج و درد زیادی را تحمل خواهد کرد.