گنجور

غزل شمارهٔ ۷۵

مهر رخسار و مه جبین شده‌ای
آفت دل بلای دین شده‌ای
مهر و مه را شکسته‌ای رونق
غیرت آن و رشک این شده‌ای
پیش ازین دوست بودیم از مهر
دشمن من کنون ز کین شده‌ای
من چنانم که پیش ازین بودم
تو ندانم چرا چنین شده‌ای
ننشستی چرا دمی با من
گرنه با غیر همنشین شده‌ای
دل ز رشکم تپد چو بسمل باز
بهر صیدی که در کمین شده‌ای
غزلی گفته‌ای دگر هاتف
که سزاوار آفرین شده‌ای

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مهر رخسار و مه جبین شده‌ای
آفت دل بلای دین شده‌ای
هوش مصنوعی: چهره زیبا و پیشانی درخشان تو باعث شده‌اند که دل را به زحمت بیندازند و تو مایه بحران و مشکل در دین شده‌ای.
مهر و مه را شکسته‌ای رونق
غیرت آن و رشک این شده‌ای
هوش مصنوعی: در این بیت، اشاره به این است که تو با دلیری و شجاعت خود، زیبایی و جذابیت عشق را از بین برده‌ای و باعث شده‌ای که حسادت و غیرت در دیگران بوجود بیاید. به عبارتی، اعمال و ویژگی‌های تو آنقدر قوی و تاثیرگذار است که دیگران به شدت تحت تأثیر قرار گرفته و حس غیرت نسبت به تو دارند.
پیش ازین دوست بودیم از مهر
دشمن من کنون ز کین شده‌ای
هوش مصنوعی: ما در گذشته دوستان خوبی بودیم، اما حالا به خاطر محبت زیاد، به دشمنی تبدیل شده‌ای.
من چنانم که پیش ازین بودم
تو ندانم چرا چنین شده‌ای
هوش مصنوعی: من همان فردی هستم که قبلاً بودم؛ نمی‌دانم چرا تو این‌گونه تغییر کرده‌ای.
ننشستی چرا دمی با من
گرنه با غیر همنشین شده‌ای
هوش مصنوعی: چرا یک لحظه با من نمی‌نشینی؟ به جای من با دیگران وقت می‌گذرانی.
دل ز رشکم تپد چو بسمل باز
بهر صیدی که در کمین شده‌ای
هوش مصنوعی: دل به شدت از حسادت می‌تپد، مانند حیوانی زخمی که دوباره برای شکار آماده شده است، در حالی که تو در کمین یک هدف هستی.
غزلی گفته‌ای دگر هاتف
که سزاوار آفرین شده‌ای
هوش مصنوعی: گفته‌های تو مانند یک غزل زیبا است که شایسته‌ی تحسین و ستایش می‌باشد.

حاشیه ها

1393/11/21 16:01
نام؟

بیت سوم
احتمالا بوده ایم بجای بودیم درست است

1393/12/02 01:03
رامین

در بیت سوم اگر اینگونه نوشته شود بهتر است: ( پیش از این دوست بودی ام از مهر)