غزل شمارهٔ ۴۴
تا ز جان و دل من نام و نشان خواهد بود
غم و اندوه توام در دل و جان خواهد بود
آخر از حسرت بالای تو ای سرو روان
تا کیم خون دل از دیده روان خواهد بود
گفتم آن روز که دیدم رخ او کاین کودک
آفت دین و دل پیر و جوان خواهد بود
رمضان میکده را بست خدا داند و بس
تا ز یاران که به عید رمضان خواهد بود
پا مکش از سر خاکم که پس از مردن هم
به رهت چشم امیدم نگران خواهد بود
هاتف اینگونه که دارد هوس مغبچگان
بعد ازین معتکف دیر مغان خواهد بود
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا ز جان و دل من نام و نشان خواهد بود
غم و اندوه توام در دل و جان خواهد بود
هوش مصنوعی: تا زمانی که من زندهام، یاد و نام تو در دل و جانم خواهد بود و غم و اندوه تو همواره با من خواهد بود.
آخر از حسرت بالای تو ای سرو روان
تا کیم خون دل از دیده روان خواهد بود
هوش مصنوعی: در نهایت، به خاطر آرزوی داشتن تو، ای سرو خوش قامت، تا کی باید خون دل را از چشمانم بریزم؟
گفتم آن روز که دیدم رخ او کاین کودک
آفت دین و دل پیر و جوان خواهد بود
هوش مصنوعی: در روزی که چهره او را دیدم، به خودم گفتم که این بچه میتواند باعث دردسر دین و دل هر مرد و زنی شود.
رمضان میکده را بست خدا داند و بس
تا ز یاران که به عید رمضان خواهد بود
هوش مصنوعی: خدا فقط میداند که در ماه رمضان، میکده (محل شرابخواری) را چه کسی خواهد بست و این تنها به خود او مربوط است؛ زیرا فقط او میداند که از بین دوستان چه کسی در عید رمضان حاضر خواهد بود.
پا مکش از سر خاکم که پس از مردن هم
به رهت چشم امیدم نگران خواهد بود
هوش مصنوعی: پا را از روی خاک من برندار، زیرا حتی بعد از مرگ نیز به راه تو امیدوار و نگران خواهم بود.
هاتف اینگونه که دارد هوس مغبچگان
بعد ازین معتکف دیر مغان خواهد بود
هوش مصنوعی: در اینجا بیان میشود که شخصی در آینده به شدت درگیر لذتهای دنیوی و جذابیتهای عاشقانه خواهد شد و دیگر به هیچ چیز جز این دلایل جذاب و سرگرمکننده توجه نخواهد کرد. به عبارت دیگر، او تصمیم گرفته است که به اعتکاف و دوری از دنیای مادی بپردازد و به افکار و خاطرات گذشتهاش بپردازد.