گنجور

غزل شمارهٔ ۳۷

گر آن گلبرگ خندان در گلستانی دمی خندد
در آن گلشن گلی بر گلبن دیگر نمی‌خندد
ز عشرت زان گریزانم که از غم گریم ایامی
در این محفل به کام دل دمی گر بیغمی خندد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر آن گلبرگ خندان در گلستانی دمی خندد
در آن گلشن گلی بر گلبن دیگر نمی‌خندد
هوش مصنوعی: اگر آن گلبرگ شاداب در باغی لحظه‌ای بخندد، دیگر هیچ گلی در آن باغ به زیبایی او نمی‌خندد.
ز عشرت زان گریزانم که از غم گریم ایامی
در این محفل به کام دل دمی گر بیغمی خندد
هوش مصنوعی: من از شادی فراری‌ام چون از غم می‌زنم به گریه. روزهایی در این جمع، اگر بدون غم لحظه‌ای بخندم، خوشحالم.