غزل شمارهٔ ۲۸
بی من و غیر اگر باده خورد نوشش باد
یاد من گو نکند غیر فراموشش باد
یار بیغیر که می در قدحش خون گردد
خون من گر همه ریزد به قدح نوشش باد
سرو اگر جلوه کند با تن عریان به چمن
شرمی از جلوهٔ آن سرو قبا پوشش باد
دوش میگفت که خونت شب دیگر ریزم
امشب امید که یاد از سخن دوشش باد
ننگ یار است که یاد آرد از اغیار مدام
نام این فرقهٔ بدنام فراموشش باد
دل که خو کرده به اندوهِ فراقت همه عمر،
با خیالت همه شب دست در آغوشش باد
هاتف از جور تو دم مینزند لیک تو را
شرمی از چشم پر آب و لب خاموشش باد
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بی من و غیر اگر باده خورد نوشش باد
یاد من گو نکند غیر فراموشش باد
هوش مصنوعی: اگر کسی بدون من و غیر من شراب بنوشد، نوش جانش باشد. بگوید که یاد من نمیکند، امیدوارم هیچگاه فراموشش نکند.
یار بیغیر که می در قدحش خون گردد
خون من گر همه ریزد به قدح نوشش باد
هوش مصنوعی: اگر دوست بیغیرت من در جامش شراب بریزد، حتی اگر خون من هم به آن جام ریخته شود، برای من مهم نیست و آرزو میکنم نوش جانش باشد.
سرو اگر جلوه کند با تن عریان به چمن
شرمی از جلوهٔ آن سرو قبا پوشش باد
هوش مصنوعی: اگر سرو در باغ با ظاهری عریان و بدون پوشش ظاهر شود، باد به خاطر زیبایی آن سرو از خود شرم میکند و نمیخواهد به آن نزدیک شود.
دوش میگفت که خونت شب دیگر ریزم
امشب امید که یاد از سخن دوشش باد
هوش مصنوعی: شب گذشته کسی میگفت که خونت را در شب دیگری میریزم و امیدوارم که امشب یاد آن صحبتها در ذهنت باقی بماند.
ننگ یار است که یاد آرد از اغیار مدام
نام این فرقهٔ بدنام فراموشش باد
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که دوست یا یار، نباید دائما به یاد دیگران بیفتد و آنها را یاد کند. بهتر است که نام این گروه بدنام را فراموش کند و به آنها توجه نکند.
دل که خو کرده به اندوهِ فراقت همه عمر،
با خیالت همه شب دست در آغوشش باد
هوش مصنوعی: دل که به خیال جدایی از تو عادت کرده و همیشه با اندوهِ فراق تو زندگی کرده است، همین که به یاد تو میافتد، در طول شب گویی در آغوش تو آرامش مییابد.
هاتف از جور تو دم مینزند لیک تو را
شرمی از چشم پر آب و لب خاموشش باد
هوش مصنوعی: صدا از ظلم و ستم تو به گوش میرسد، اما تو باید از آن چشمان پرآب و لبهای خاموش شرمنده باشی.
حاشیه ها
1392/11/29 16:01
ندا
با سلام. بیت یکی مانده به آخر"فراق" درست است و نه "فراغ"
دل که خو کرده به اندوه فراقت همه عمر . . .
1403/01/16 17:04
سیدمحمد جهانشاهی
دل که خو کرده به اندوهِ فراقت همه عمر،