گنجور

شمارهٔ ۶۶

هوشم سوی یار ناجوانمرد بماند
بی عارض گلگونش رخم زرد بماند
گفتم که مگر دردم ازاین دل بشود
بازی بازی دل بشد و درد بماند

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هوشم سوی یار ناجوانمرد بماند
بی عارض گلگونش رخم زرد بماند
هوش مصنوعی: عشق و محبت من به محبوبم، که بی‌رحمی می‌کند، به خاطر دوری از چهره‌اش بی‌اثر و پژمرده باقی مانده است.
گفتم که مگر دردم ازاین دل بشود
بازی بازی دل بشد و درد بماند
هوش مصنوعی: گفتم شاید دردهایم با این دل بازی برطرف شود، اما در حالی که دل سرگشته شد، درد همچنان باقی ماند.