گنجور

شمارهٔ ۴۲

یک وعده که نیم عشوه بد یار نداد
در گلشن وصل خود مرا خار نداد
بر تخت دلم به پادشاهی بنشست
پس مردمک چشم مرا بار نداد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یک وعده که نیم عشوه بد یار نداد
در گلشن وصل خود مرا خار نداد
هوش مصنوعی: یک بار که معشوق حتی نیم نگاهی به من نکرد، در باغ وصال خودم را مانند یک خار احساس نکردم.
بر تخت دلم به پادشاهی بنشست
پس مردمک چشم مرا بار نداد
هوش مصنوعی: در دل من یکی مقام والایی پیدا شده است، اما چشمم نمی‌تواند به آن نگاه کند و آن را ببیند.