شمارهٔ ۶
اکفی الکفاة مشرق و مغرب رشید دین
کامد فلک به زیر و محلش ز بر نشست
چون خیزران دو تا شد تا بار همتش
بر پشت قبه فلک شیشه گر نشست
وی چون ز شرطه سوی حرم شد کلیم وار
گامی دو سه بر اسبک خادم مگر نشست
آخر نه سیدی که سوار براق بود
بر لاشه برهنه بس مختصر نشست
عیسی که نقره خنگ سپهر ست مرکبش
زو هیچ کم نشد که بر آن لاشه خر نشست
اندر جهان که شیر سوار است آفتاب
بر ثور و بر حمل کرمی کرد اگر نشست
اسبک نشاط پایگه خاص می کند
کاسب رکاب خواهش از طبع خور نشست؟
بر آخر جفای غلامان نیارمد
هر مرکبی که خواجه ممدوح برنشست
شمارهٔ ۵: شعرم چو گشت معجزه و سحر از او بکاستشمارهٔ ۷ - درمدح خواجه مخلص الدین گوید: چندان که در دوازده برج است هفت مرغ
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
اکفی الکفاة مشرق و مغرب رشید دین
کامد فلک به زیر و محلش ز بر نشست
هوش مصنوعی: نخستین و کافیترین نیازها از سوی شرق و غرب برآورده میشود. دین درست و استوار، همچنان که آسمان به سوی زمین خمشده است، در دلها جا دارد و از آنجا برحسب فرزندی که به دنیا آمده، رویش داده میشود.
چون خیزران دو تا شد تا بار همتش
بر پشت قبه فلک شیشه گر نشست
هوش مصنوعی: زمانی که دو خیزران در کنار هم قرار گرفتند، بار اراده و تلاش آنها بر دوش آسمان مانند شیشهگری نشسته است.
وی چون ز شرطه سوی حرم شد کلیم وار
گامی دو سه بر اسبک خادم مگر نشست
هوش مصنوعی: او به سمت حرم رفت و مانند کلیم، چند قدمی بر روی اسب خادم برداشت و سپس نشسته است.
آخر نه سیدی که سوار براق بود
بر لاشه برهنه بس مختصر نشست
هوش مصنوعی: در نهایت، او نه یک مقام بزرگ، بلکه تنها بر جسد بدون پوشش، به طور مختصر نشسته بود.
عیسی که نقره خنگ سپهر ست مرکبش
زو هیچ کم نشد که بر آن لاشه خر نشست
هوش مصنوعی: عیسی، شخصیت برجسته و مقدس، مغز متفکر و نشاندهنده فضیلتهاست. اما او هیچگاه از ارزشهای واقعی خود کوتاه نمیآید و بر انحطاط و ضعفهای بشری تکیه نمیکند، حتی اگر در شرایط نامطلوب قرار گیرد. او بر روی موجودی نامناسب مثل خر نیز سوار میشود، اما همچنان عظمت و بزرگیاش را حفظ میکند.
اندر جهان که شیر سوار است آفتاب
بر ثور و بر حمل کرمی کرد اگر نشست
هوش مصنوعی: در این دنیا که افرادی قوی و حاکم هستند، اگر کسی بر روی مشکلات و چالشها غلبه کند، مانند این است که نور خورشید بر روی جانداران میتابد. اگر کسی در برابر این دریافتها تسلیم شود، در واقع به زحمت نقش یک کرم را بازی کرده است.
اسبک نشاط پایگه خاص می کند
کاسب رکاب خواهش از طبع خور نشست؟
هوش مصنوعی: اسب کوچک شادی، محل مخصوصی را فراهم میکند؛ آیا تاجری که به دنبال نرمی و راحتی است، نمیتواند از طبیعت و خواستههای خود بهرهبرداری کند؟
بر آخر جفای غلامان نیارمد
هر مرکبی که خواجه ممدوح برنشست
هوش مصنوعی: هر مرکبی که مورد استفاده خواجه ممدوح قرار بگیرد، نمیتواند بر ظلم و بدرفتاری غلامان آخر غلبه کند.