شمارهٔ ۲۴
جانم غریق نعمت شمس الملوک شد
وین طرفه تر که میزیم اکنون به جان شکر
از بس که ابر لطف ببارید بر سرم
بشکفت از بهار دلم بوستان شکر
بر گلبن ثناش زبان چو بلبلم
دستان مدح می زند و داستان شکر
حقا که تیر مدح برون پرد از جهان
گر درکشم به قوت مهرش کمان شکر
ای بر دلم گشاده به سعیت در امید
جان بسته ام به جای کمر بر میان شکر
پایم چو در رکاب سعادت بعون تست
آن به که سوی صدر تو تابم عنان شکر
زین پس اگر خدای بخواهد به دولتت
هرلحظه گوهری بدر آرم ز کان شکر
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جانم غریق نعمت شمس الملوک شد
وین طرفه تر که میزیم اکنون به جان شکر
هوش مصنوعی: جانم در نعمتهای فراوان شمس الملوک غوطهور شده و جالبتر اینکه اکنون با تمام وجود شکرگزاری میکنم.
از بس که ابر لطف ببارید بر سرم
بشکفت از بهار دلم بوستان شکر
هوش مصنوعی: به خاطر بارش فراوان محبت و رحمت، دل من مانند باغی از شکوفههای شیرین به گل نشسته است.
بر گلبن ثناش زبان چو بلبلم
دستان مدح می زند و داستان شکر
هوش مصنوعی: زبانم مانند بلبل به ستایش او مشغول است و داستانهای شیرینی را در مدحش میگوید.
حقا که تیر مدح برون پرد از جهان
گر درکشم به قوت مهرش کمان شکر
هوش مصنوعی: واقعاً اگر بخواهم با قدرت عشق، کمان ستایش را به سمت جهان بزنم، ستایش من از زیبایی و خوبی او فراتر از همه چیز خواهد بود.
ای بر دلم گشاده به سعیت در امید
جان بسته ام به جای کمر بر میان شکر
هوش مصنوعی: ای عزیز من که امید و آرزوی من هستی، به خاطر تو جانم را فدای عشق و محبتت کردهام؛ مانند کمری که به دانههای شیرین (شکر) تکیه داده است.
پایم چو در رکاب سعادت بعون تست
آن به که سوی صدر تو تابم عنان شکر
هوش مصنوعی: وقتی که پایم بر رکاب موفقیت تو باشد، بهتر است که به سوی مقام بلند تو حرکت کنم و شکرگزاری کنم.
زین پس اگر خدای بخواهد به دولتت
هرلحظه گوهری بدر آرم ز کان شکر
هوش مصنوعی: به زودی اگر خدا بخواهد، هر لحظه گوهری باارزش از معدن شیرینی به حضور تو میآورم.