شمارهٔ ۵۹
ای مرا بیشه دوستداری تو
همه امید من بیاری تو
در زمانه همی زنند مثل
از لطیفی و بردباری تو
گر مرا خوار داشتی شاید
ای همه عز من ز خواری تو
گشتم از غم من سیاه گلیم
زردرو از سپید کاری تو
ماه اگر بر فلک سوار شده است
به عجب مانده از سورای تو
من ترا برکشم مرافکنی
این چنین است دوستداری تو
جور کم کن که قهر خواهم کرد
دشمنان را برای یاری تو
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای مرا بیشه دوستداری تو
همه امید من بیاری تو
هوش مصنوعی: ای دوست، تو برای من مانند جنگلی هستی که به تو وابستهام و تمام امیدم به توست.
در زمانه همی زنند مثل
از لطیفی و بردباری تو
هوش مصنوعی: در این دوران، مردم به نیکیها و صبر و شوخطبعی تو اشاره و مثال میزنند.
گر مرا خوار داشتی شاید
ای همه عز من ز خواری تو
هوش مصنوعی: اگر مرا خوار و حقیر میدانستی، شاید باید به عزت و مقام من توجه میکردی که از خوار بودن تو نشأت میگیرد.
گشتم از غم من سیاه گلیم
زردرو از سپید کاری تو
هوش مصنوعی: از غم خود خیلی نگران و اندوهگین شدم، گلیم زردرنگ من تحت تأثیر اعمال تو، به رنگ سیاه درآمد.
ماه اگر بر فلک سوار شده است
به عجب مانده از سورای تو
هوش مصنوعی: ماه که بر آسمان خود را نمایان کرده، از زیبایی و جاذبهٔ تو حیرتزده شده است.
من ترا برکشم مرافکنی
این چنین است دوستداری تو
هوش مصنوعی: من تو را به آرامی به سوی خود میکشانم، تو اینگونه دوست داشتن را میپذیری.
جور کم کن که قهر خواهم کرد
دشمنان را برای یاری تو
هوش مصنوعی: لطفاً سختگیری و بیرحمی را کم کن؛ چون اگر اینطور ادامه دهی، آمادهام از دشمنانم در حمایت از تو انتقام بگیرم.