شمارهٔ ۵۲
سرو را چون سوی آن گردون اعلا آمدیم
ابر گشتم ابر کز پستی به بالا آمدیم
بر امید نور دولت سوی گردون تاختیم
وز برای در نعمت سوی دریا آمدیم
تو چو خورشید و این جای چو جوزا اوج تست
بهر تو از سوی این درگاه والا آمدیم
زانکه در انواع فضلم چون عطارد بی بدل
خانه خویش آمدیم گر سوی جوزا آمدیم
گرچه شاه و صاحب و خسرو سپردندم به تو
من به تو هم بهر تو نه از بهر آن را آمدیم
بارها لطف و سخای تو نویدم داده بود
تا نپنداری که ما ناخوانده اینجا آمدیم
آفتابی خود ترا پیدا کجا آید اگر
گویم از اقبال تو چون ذره پیدا آمدیم
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سرو را چون سوی آن گردون اعلا آمدیم
ابر گشتم ابر کز پستی به بالا آمدیم
هوش مصنوعی: زمانی که به سوی آسمان بلند و شکوهمند حرکت کردیم، مانند ابری بودم که از پایین به بالاتر میرود.
بر امید نور دولت سوی گردون تاختیم
وز برای در نعمت سوی دریا آمدیم
هوش مصنوعی: ما به امید روشنی و ثروت به آسمان رفتیم و از برای به دست آوردن نعمت، به سوی دریا آمدیم.
تو چو خورشید و این جای چو جوزا اوج تست
بهر تو از سوی این درگاه والا آمدیم
هوش مصنوعی: تو مانند خورشید هستی و این مکان مانند صورت فلکی جوزا، اوج و بلندی توست. برای تو از سوی این درگاه بلندمرتبه آمدهایم.
زانکه در انواع فضلم چون عطارد بی بدل
خانه خویش آمدیم گر سوی جوزا آمدیم
هوش مصنوعی: زیرا در انواع فضیلتها مانند عطارد بدون نظیر به خانه خود آمدهایم، حتی اگر به سمت جوزا برویم.
گرچه شاه و صاحب و خسرو سپردندم به تو
من به تو هم بهر تو نه از بهر آن را آمدیم
هوش مصنوعی: با اینکه شاهان و بزرگان مرا به تو سپردند، من به خاطر تو و فقط به خاطر تو آمدهام، نه به خاطر آنچه آنها میخواهند.
بارها لطف و سخای تو نویدم داده بود
تا نپنداری که ما ناخوانده اینجا آمدیم
هوش مصنوعی: بارها مهربانی و generosity تو به من اطمینان داده بود که نگران نباشی و فکر نکنی که ما بدون دعوت به اینجا آمدهایم.
آفتابی خود ترا پیدا کجا آید اگر
گویم از اقبال تو چون ذره پیدا آمدیم
هوش مصنوعی: اگر بگویم چقدر خوشبختم، مانند یک ذرهای هستم که در نور خورشید دیده میشود. پس اگر خورشید بر من بتابد، دیگر چگونه میتوانم خود را پنهان کنم؟