شمارهٔ ۵۱
زار بکشتی تو از آن می زیم
تا تو بدانی که چسان می زیم
سرزده بی سر چو فلک می روم
دل شده بی دل چو جهان می زیم
هجر که آسان نبود می کشم
بی تو که هرگز نتوان می زیم
خط چو کشی بر من خطی مکش
تا به مراد تو چنان می زیم
گفت کزو نام و نشانی بده
ای مه چه نام و چه نشان می زیم
از تو به صد جان به خرم بوسه ای
گرچه به جان دگران می زیم
ماند ز من یک نفس و من هنوز
در طلبت بردو گمان می زیم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زار بکشتی تو از آن می زیم
تا تو بدانی که چسان می زیم
هوش مصنوعی: ناله و شکایت را از خود دور کن و به زندگیات ادامه بده تا بفهمی چطور باید زندگی کرد.
سرزده بی سر چو فلک می روم
دل شده بی دل چو جهان می زیم
هوش مصنوعی: به صورت ناگهانی و بدون هیچ مقدمهای همچون آسمان در حال حرکت هستم، و دل من بیدل شده است و مانند جهانی که به دور خود میچرخد، در حال گذران زندگی هستم.
هجر که آسان نبود می کشم
بی تو که هرگز نتوان می زیم
هوش مصنوعی: عزیزم، دوری از تو برایم بسیار سخت است و من بدون تو نمیتوانم زندگی کنم.
خط چو کشی بر من خطی مکش
تا به مراد تو چنان می زیم
هوش مصنوعی: اگر بر من خطی بکشی، نخواهم گذاشت تا به خواستهات برسم، چرا که من نیز به شکلی خاص زندگی خود را دارم.
گفت کزو نام و نشانی بده
ای مه چه نام و چه نشان می زیم
هوش مصنوعی: گفت: از او نشانی و نامی بده، ای ماه! چه نام و نشانی که من در آن زندگی میکنم؟
از تو به صد جان به خرم بوسه ای
گرچه به جان دگران می زیم
هوش مصنوعی: اگر به تو با جان و دل بوسه بزنم، هرچند که برای دیگران این کار را انجام میدهم.
ماند ز من یک نفس و من هنوز
در طلبت بردو گمان می زیم
هوش مصنوعی: فقط یک لحظه از من باقی مانده و من همچنان در جستجوی تو هستم و به دو گمان در این مسیر ادامه میدهم.