گنجور

شمارهٔ ۴۹

ای کرده همه بدی به جایم
دریاب که شد ز جای پایم
نزد تو کجا برآید ای جان
گر من به طفیل تو برایم
انگشت نمای خلق گشتم
وز خود جلدی همی نمایم
مفزای تو در جفا که من خود
درکاهش خویش میفزایم
دل در کله تو گرچه پست است
روزی کلمات برگشایم
من نور سلاله رسولم
من بنده سایه خدایم
بهرامشه آنکه زیبد او را
گر گوید ز مه منم بجایم
جوزا کمر و زحل محلم
مه رایت و آفتاب رایم
حکمی است که تا جهان بپاید
از بهر جهانیان بپایم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای کرده همه بدی به جایم
دریاب که شد ز جای پایم
هوش مصنوعی: ای کسی که بدی‌ها را در حق من انجام داده‌ای، مرا درک کن و بفهم که هر آنچه انجام داده‌ای، تأثیرش بر من بسیار عمیق بوده است.
نزد تو کجا برآید ای جان
گر من به طفیل تو برایم
هوش مصنوعی: عزیزم، اگر من به خاطر تو زندگی کنم، کجا می‌توانم به تو نزدیک شوم؟
انگشت نمای خلق گشتم
وز خود جلدی همی نمایم
هوش مصنوعی: من به طعنه و تمسخر دیگران تبدیل شدم و از خودم هم دوری می‌کنم.
مفزای تو در جفا که من خود
درکاهش خویش میفزایم
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که تو به من آسیب نرسان، زیرا من خودشان در حال کاهش و آسیب رساندن به خودم هستم.
دل در کله تو گرچه پست است
روزی کلمات برگشایم
هوش مصنوعی: اگرچه دل من در چشم تو کوچک و ناچیز به نظر می‌رسد، اما روزی خواهد رسید که کلماتم حقیقتی را برایت روشن کنند.
من نور سلاله رسولم
من بنده سایه خدایم
هوش مصنوعی: من نوری از نسل پیامبر هستم و بنده‌ای از سایه خداوند.
بهرامشه آنکه زیبد او را
گر گوید ز مه منم بجایم
هوش مصنوعی: اگر کسی، چون بهرام، سزاوار خود باشد و بگوید که من از ماه (عشق یا زیبایی) هستم، در واقع به او احترام و ارزش داده می‌شود.
جوزا کمر و زحل محلم
مه رایت و آفتاب رایم
هوش مصنوعی: در آسمان، ستاره‌های جوزا و زحل به عنوان محل من شناخته می‌شوند، و ماه و خورشید به من نمایان می‌شوند.
حکمی است که تا جهان بپاید
از بهر جهانیان بپایم
هوش مصنوعی: این جمله بیانگر این است که تصمیم یا قانونی وجود دارد که تا زمانی که دنیا برقرار است، به خاطر مردم دنیا برای حفظ و نگهداری آن تلاش می‌کنم.