گنجور

شمارهٔ ۴۸

برآنم که از روح شاهی کنم
ز دانش فراوان سپاهی کنم
در ایوان حکمت سر یری نهم
به طاق خرد بارگاهی کنم
اگر سر فرود آورد همتم
ز تاج سپهرش کلاهی کنم
ندارم بسی تکیه بر سال و ماه
از آن کار سالی به ماهی کنم
چو آیینه جانم از زنگ تن
به پرداخت حاشا که آهی کنم
غذا گر نیابم ز خر کم نیم
قناعت به آب و گاهی کنم
چگوئی بهرزه برای دو نان
ز هر سفله بهرام شاهی کنم
ندارم گناهی چنین خسته ام
مبادا اگر خود گناهی کنم
پناه کریمان مبادا بمن
اگر من بدو نان پناهی کنم

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

برآنم که از روح شاهی کنم
ز دانش فراوان سپاهی کنم
هوش مصنوعی: می‌خواهم از بینش و دانشی که دارم، مانند یک پادشاه قدرت و توانایی بسازم.
در ایوان حکمت سر یری نهم
به طاق خرد بارگاهی کنم
هوش مصنوعی: در فضای حکمت، سر خود را به قله خرد می‌زنم و محلی برای تفکر عمیق و اندیشه عالی ایجاد می‌کنم.
اگر سر فرود آورد همتم
ز تاج سپهرش کلاهی کنم
هوش مصنوعی: اگر اراده‌ام را از بلندای آسمان کم کنم، از آن برای خودم کلاهی درست می‌کنم.
ندارم بسی تکیه بر سال و ماه
از آن کار سالی به ماهی کنم
هوش مصنوعی: من به سال و ماه تکیه نکرده‌ام، چون به کار امروزم وابسته‌ام و تلاش می‌کنم که هر روز نتیجه بگیرم.
چو آیینه جانم از زنگ تن
به پرداخت حاشا که آهی کنم
هوش مصنوعی: من در تلاش هستم که روح و جانم را از آلودگی‌های دنیوی پاک کنم و هرگز نمی‌خواهم آه و ناله‌ای کنم.
غذا گر نیابم ز خر کم نیم
قناعت به آب و گاهی کنم
هوش مصنوعی: اگر غذا ندارم، از خر هم کمتر نیستم و تنها به آب اکتفا می‌کنم و گاهی هم به خودم می‌گویم.
چگوئی بهرزه برای دو نان
ز هر سفله بهرام شاهی کنم
هوش مصنوعی: چگونه می‌توانم برای دو لقمه نان، به هر آدم بی‌ارزشی خود را پایین آورم و به ذلت برسم؟
ندارم گناهی چنین خسته ام
مبادا اگر خود گناهی کنم
هوش مصنوعی: من هیچ گناهی ندارم، اما اینقدر خسته‌ام که نکنه خودم دچار گناهی بشوم.
پناه کریمان مبادا بمن
اگر من بدو نان پناهی کنم
هوش مصنوعی: اگر به افرادی که دارای رحمت و بزرگی هستند پناه ببرم، نباید نگران باشم، حتی اگر من به آنها کمک بیشتری نکنم.