گنجور

شمارهٔ ۴۳

همه شب دوش من بیدار بودم
ندیم حسرت و تیمار بودم
ز وصل یار دلبر برنخوردم
ز هجر دوست برخوردار بودم
چو محنت کشتگان اندر تحیر
بمانده روی در دیوار بودم
همی جان کندم اندر فرقت یار
مبر آن ظن که من بیکار بودم
زسودا و ز صفرا و طپیدن
بسان مرد نا هشیار بودم
مرا گویند چون بودی چگویم
مگر بهتر شوم بیمار بودم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

همه شب دوش من بیدار بودم
ندیم حسرت و تیمار بودم
هوش مصنوعی: تمام شب را بیدار بودم و به یاد حسرت‌ها و غم‌هایم بودم.
ز وصل یار دلبر برنخوردم
ز هجر دوست برخوردار بودم
هوش مصنوعی: من از وصال معشوق بهره‌ای نبردم، اما در عوض از هجران دوست لذت بردم.
چو محنت کشتگان اندر تحیر
بمانده روی در دیوار بودم
هوش مصنوعی: در حالی که قربانیان رنج و سختی در سردرگمی به سر می‌برند، من نیز مانند آن‌ها با نگاهی به دیوار در حال دچار شدن به افکار و ناامیدی هستم.
همی جان کندم اندر فرقت یار
مبر آن ظن که من بیکار بودم
هوش مصنوعی: من در جدایی از یار به شدت زحمت و رنج می‌برم، اما گمان نکن که من بی‌کار و بی‌خیال هستم.
زسودا و ز صفرا و طپیدن
بسان مرد نا هشیار بودم
هوش مصنوعی: به خاطر شوق و گرمای درون و هیجانات شدید، مانند مردی ناآگاه و بی‌خبر از حال خود بودم.
مرا گویند چون بودی چگویم
مگر بهتر شوم بیمار بودم
هوش مصنوعی: مرا می‌پرسند که حالا چطور هستی، چه بگویم جز اینکه شاید بهتر شوم اما در حقیقت هنوز بیمار هستم.