گنجور

شمارهٔ ۴۰

سخت با ما تو بخیلی بسلام
نیک مائیم ترا عاشق و رام
جان ما عاشق و تو معشوقه
دل ما صید و سر زلف تو دام
روی و زلفین تو خون آمد و مشک
وصل و هجر تو حلال است و حرام
بوسه خواهم در حال بده
مکن ای دوست مرا دشمن کام
نقره اندامی و من زر رویم
بزر پخته خرم نقره خام
آن چنانم ز نحیفی که همی
نتوانم زد یکدم بدو گام
نعمت روی تو می باید و بس
بسر تو که تمام است تمام

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سخت با ما تو بخیلی بسلام
نیک مائیم ترا عاشق و رام
هوش مصنوعی: تو خیلی در نشان دادن محبت به ما سخت‌گیر هستی، اما ما با کمال محبت و عشق به تو نزدیک هستیم و آماده‌ایم که به تو خدمت کنیم.
جان ما عاشق و تو معشوقه
دل ما صید و سر زلف تو دام
هوش مصنوعی: جان ما عاشق توست و تو محبوب دل ما هستی؛ دل ما مانند یک صید است و موهای تو همچون دام.
روی و زلفین تو خون آمد و مشک
وصل و هجر تو حلال است و حرام
هوش مصنوعی: چهره و موهای تو باعث اندوه و خونریزی می‌شود، و عطر عشق و جدایی تو برای من جایز و نامعقول است.
بوسه خواهم در حال بده
مکن ای دوست مرا دشمن کام
هوش مصنوعی: ای دوست، بگذار که در لحظه‌ای عاشقانه، بوسه‌ای از تو بگیرم؛ اما نکن که در این حال، تو خود را به عنوان دشمن من معرفی کنی و مانع خوشی‌ام شوی.
نقره اندامی و من زر رویم
بزر پخته خرم نقره خام
هوش مصنوعی: تو زیبا و خوش‌تن هستی، و من دارای چهره‌ای زرین و درخشان هستم. بزرگ و خوشحال و شاداب، در حالی که تو هنوز خام و ناپخته‌ای.
آن چنانم ز نحیفی که همی
نتوانم زد یکدم بدو گام
هوش مصنوعی: من به قدری ضعیف و نحیف هستم که حتی نمی‌توانم یک لحظه به جلو بروم.
نعمت روی تو می باید و بس
بسر تو که تمام است تمام
هوش مصنوعی: زیبایی و لطف چهره‌ات باید تمام کمال و بی‌نقص باشد، چرا که تو خودی تمام و کمال هستی.