گنجور

شمارهٔ ۲۵

روح ز تو خوبتر به خواب نبیند
چشم فلک چون تو آفتاب نبیند
تشنه آب حیات چشمه نوشت
غرقه به نوعی شود که آب نبیند
عشق تو در دل نشست و خاست نخواهد
تا وطن خویش را خراب نبیند
زانکه چکد لؤلؤ خوشاب ز چشمم
چشم تو در لؤلؤ خوشاب نبیند
سینه همی درد را به درد نداند
دیده همی خواب را به خواب نبیند
نیست عجب با گشادنامه خطت
کز گره نافه مشک ناب نبیند
بیهده باشد سؤال بوسه حسن را
بر لب او چون ره جواب نبیند
خوی نکوی تو رأی وصل کند لیک
بخت بد مات هم به خواب نبیند

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

روح ز تو خوبتر به خواب نبیند
چشم فلک چون تو آفتاب نبیند
هوش مصنوعی: چشم آسمان خواب زیباتر از تو را نمی‌بیند، زیرا مانند تو که درخشش آفتاب را دارد، کسی نیست.
تشنه آب حیات چشمه نوشت
غرقه به نوعی شود که آب نبیند
هوش مصنوعی: کسیکه نیاز به آب حیات دارد، به چشمه‌ای می‌نویسد که در آن غرق شده و به خاطر شدت غرق شدن، دیگر قادر به دیدن آب نیست.
عشق تو در دل نشست و خاست نخواهد
تا وطن خویش را خراب نبیند
هوش مصنوعی: عشق تو در قلبم جا گرفته و نمی‌خواهد که خراب شدن سرزمینش را ببیند.
زانکه چکد لؤلؤ خوشاب ز چشمم
چشم تو در لؤلؤ خوشاب نبیند
هوش مصنوعی: زیرا که در چشم تو، زیبایی و درخشش وجود دارد که می‌تواند درخشان‌ترین لؤلؤها را تحت الشعاع قرار دهد و چشمانت نمی‌توانند لؤلؤی خوشاب را ببینند.
سینه همی درد را به درد نداند
دیده همی خواب را به خواب نبیند
هوش مصنوعی: دل از درد آگاه نیست و نمی‌تواند دردی را احساس کند، همچنین چشم در خواب نمی‌تواند خواب را ببیند.
نیست عجب با گشادنامه خطت
کز گره نافه مشک ناب نبیند
هوش مصنوعی: شگفتی ندارد که با دست خط زیبا و گسترده‌ات، کسی نتواند از گره موهای خوشبو و سیاه تو چیزی ببیند.
بیهده باشد سؤال بوسه حسن را
بر لب او چون ره جواب نبیند
هوش مصنوعی: پرسش در مورد بوسه‌ی زیبا و دل‌نشین او بر لبش بی‌فایده است، زیرا هرگز پاسخی برای آن نخواهد یافت.
خوی نکوی تو رأی وصل کند لیک
بخت بد مات هم به خواب نبیند
هوش مصنوعی: خوی نیک تو می‌تواند باعث وصل و پیوند شود، اما بدی سرنوشت باعث می‌شود که حتی خواب خوشی را هم نتوانم ببینم.