گنجور

شمارهٔ ۲۴

مهرش از دل همی گذر نکند
جان روا دارد این اگر نکند
خرمی چون کند دلی که در او
مهر او روی مستقر نکند
تا به دیدار او نظر نکنی
شادمانی به تو نظر نکند
زو به هر بد هزار شکر کنم
زان کنم تا ز بد بتر نکند
ورچه خواهش کنم که بد مسگال
خواهش اندر دلش اثر نکند
جز وفا گر کند جفا نکنم
تا فزون بر جفا مگر نکند
هم پشیمان شود ز کرده خویش
چون پشیمان شود ذکر نکند
هر کرا جان و دل بکار بود
طمع سرو و لاله بر نکند
ساعتی نگذرد که عاشق او
خاک از جور او بسر نکند

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مهرش از دل همی گذر نکند
جان روا دارد این اگر نکند
هوش مصنوعی: محبت او از دل من خارج نمی‌شود و اگر این احساس ادامه پیدا نکند، برای روح من قابل قبول نیست.
خرمی چون کند دلی که در او
مهر او روی مستقر نکند
هوش مصنوعی: دل چطور می‌تواند خوش و شاداب باشد، اگر عشق آن محبوب در آن جا نکند و منزل نگیرد؟
تا به دیدار او نظر نکنی
شادمانی به تو نظر نکند
هوش مصنوعی: تا وقتی که به ملاقات او نروی، شادی و خوشحالی به تو روی نخواهد آورد.
زو به هر بد هزار شکر کنم
زان کنم تا ز بد بتر نکند
هوش مصنوعی: از هر بدی که بر من می‌گذرد، هزار بار شکرگزاری می‌کنم تا این بدی‌ها نتوانند بیشتر از این به من آسیب بزنند.
ورچه خواهش کنم که بد مسگال
خواهش اندر دلش اثر نکند
هوش مصنوعی: اگرچه از او درخواست کنم که به بدی و وسوسه‌های من پاسخ ندهد، اما این درخواست در دل او تأثیری نخواهد داشت.
جز وفا گر کند جفا نکنم
تا فزون بر جفا مگر نکند
هوش مصنوعی: اگر غیر از وفا، جفا کند، من جفا نمی‌کنم. حتی اگر جفا بیشتر شود، اما او جفا نکند.
هم پشیمان شود ز کرده خویش
چون پشیمان شود ذکر نکند
هوش مصنوعی: انسان زمانی که از کاری که انجام داده است پشیمان می‌شود، دیگر درباره‌اش صحبت نمی‌کند.
هر کرا جان و دل بکار بود
طمع سرو و لاله بر نکند
هوش مصنوعی: هرکسی که در تلاش و کوشش باشد، به دنبال زیبایی‌های زندگی نخواهد بود و از آن‌ها دور خواهد ماند.
ساعتی نگذرد که عاشق او
خاک از جور او بسر نکند
هوش مصنوعی: به زودی زمان زیادی نمی‌گذرد که عشق او باعث می‌شود عاشق نتواند از سختی‌های او رنج بکشد.