گنجور

شمارهٔ ۵۷ - در مدح محمود بن محمدخان خواهر زاده سلطان سنجر گوید

فسانه گشت بیک بار داستان کرم
بریده شد پی حاجت ز آستان کرم
برون ز قبه میناست بارگاه وفا
ورای خانه عنقاست آشیان کرم
ز بار هر خس بگسست بارگی هنر
ز سنگ هر سگ بشکست استخوان کرم
مجوی گوهر آزادگی که زیر زمین
چو گنج قارون پنهان شده است کان کرم
گمان مبر که هلال هنر بزرگ شود
از آنکه خرد شکسته است آسمان کرم
کرم مگوی که جز در میان سبزه باغ
همی به خواب نبیند کسی نشان کرم
به بوی فضل و کرم خانمان رها کردم
که روی فضل سیه باد و خان و مان کرم
عجب مدار که شد کند خاطر تیزم
که تیغ خاطر چو بیست بی فسان کرم
به آب و دانه چو من بلبلی بیرزیدی
اگر نبودی پژمرده بوستان کرم
ز حد ببردم نی نی هنوز سر مستست
ز جام جود و سخا طبع شادمان کرم
هنوز فائده هست در وجود هنر
هنوز منطقه هست در میان کرم
بفر دولت خاقان جمال دولت و دین
که نوک خامه او هست ترجمان کرم
کریم عادل محمود بن محمد آنک
که هست غایت سوگند او به جان کرم
موفقی که برای مضاء حاجت خلق
نشانده بر ره امید دیدبان کرم
صنایعی که شد از جود او یقین خرد
خدای داند اگر گشت در گمان کرم
خهی ذخیره دولت ز روزگار بزرگ
زهی فرشته رحمت ز خاندان کرم
توئی به همت بسیار گنج دار علوم
توئی به دولت بیدار پاسبان کرم
توئی به باغ شرف سبزه و بهار امید
توئی که چشم بدت دور قهرمان کرم
نه جز هوای تو سریست در ضمیر خرد
نه جز دعای تو وردیست در زبان کرم
بگاه عدل توئی خصم جان ستان ستم
بگاه فضل توئی یار مهربان کرم
برای قلب کرم می نهند مال حرام
توئی که مال حلال تو هست آن کرم
فلک نیاوردم زیر پای همچو رکاب
اگر تو تاب دهی سوی من عنان کرم
درین زمانه توئی آب خواه و دست بشوی
که بر بساط تو بتوان شکست نان کرم
بعشق بلبل طبعم کجا زند دستان
چو از رخ تو شکفت است گلستان کرم
چو آفتاب ز مشرق همی توئی که همی
برآوری سر همت ز بادبان کرم
بساز کار افاضل و گرنه چون دگران
تو هم بگوی که بیزارم از ضمان کرم
همیشه تا چو فرود آید از فلک عیسی
بلطف زنده کند نام جاودان کرم
تو باش مهدی جانها که کار اهل هنر
به جان رسید در این آخر الزمان کرم
هزار منت حق را که خطبه و سکه
بنام مجلس عالیست در جهان کرم
زهی یگانه که هر ساعتی طلوع کند
بر آسمان معالیت اختران کرم

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

فسانه گشت بیک بار داستان کرم
بریده شد پی حاجت ز آستان کرم
هوش مصنوعی: داستان به سرعت و یکباره به پایان رسید و نیازمندی که به درگاه بخشنده مراجعه کرده بود، برآورده شد.
برون ز قبه میناست بارگاه وفا
ورای خانه عنقاست آشیان کرم
هوش مصنوعی: خارج از دنیای می و شراب، مکانی است که وفا و صداقت در آنجا وجود دارد و این مکان فراتر از خانه‌ای است که تنها افسانه‌ها در آن زندگی می‌کنند. اینجا محل آرامش و زندگی نیکوست.
ز بار هر خس بگسست بارگی هنر
ز سنگ هر سگ بشکست استخوان کرم
هوش مصنوعی: از بار هر خس، یعنی از بار هر علفی، به راحتی می‌توان گذشت. هنر، حتی از سنگ و سختی‌ها، به آسانی عبور می‌کند. همچنین، کرم می‌تواند استخوان‌های سفت و سخت را بشکند. در نهایت، این شعر نشان‌دهنده قدرت هنر و توانایی آن در غلبه بر چالش‌ها و سختی‌هاست.
مجوی گوهر آزادگی که زیر زمین
چو گنج قارون پنهان شده است کان کرم
هوش مصنوعی: به دنبال ارزش واقعی آزادگی باش که مانند گنجی باارزش و پنهان در زیر زمین قرار دارد.
گمان مبر که هلال هنر بزرگ شود
از آنکه خرد شکسته است آسمان کرم
هوش مصنوعی: نگذار که فکر کنی اگر هنر در آسمان خود را نشان ندهد، ارزش و عظمت آن کم می‌شود. حتی اگر خرد و تفکر زیر فشار قرار بگیرد، همچنان هنر و زیبایی در درونش وجود دارد.
کرم مگوی که جز در میان سبزه باغ
همی به خواب نبیند کسی نشان کرم
هوش مصنوعی: بگو که کرم نمی‌تواند جز در دل سبز باغ خواب خوش ببیند و نشان خود را به کسی نشان ندهد. در حقیقت، تنها در فضایی زیبا و دل‌انگیز می‌تواند آرامش و راحتی را تجربه کند.
به بوی فضل و کرم خانمان رها کردم
که روی فضل سیه باد و خان و مان کرم
هوش مصنوعی: من به خاطر بوی خوبی و سخاوت خانه و زندگیم را رها کردم، چرا که اگر برکت و خوبی در زندگی نباشد، خانه و زندگی‌ام نیز ارزشی ندارند.
عجب مدار که شد کند خاطر تیزم
که تیغ خاطر چو بیست بی فسان کرم
هوش مصنوعی: عجب نکن که من نسبت به مسائل بی‌تفاوت شده‌ام، چون احساسات و دلم با تیغ تیز خودم، حامل لطافت و مهربانی‌ام.
به آب و دانه چو من بلبلی بیرزیدی
اگر نبودی پژمرده بوستان کرم
هوش مصنوعی: اگر تو هم مانند من، مانند بلبل، به آب و دانه و شادی زندگی بپردازی، بوستان کرم دیگر پژمرده نمی‌شود.
ز حد ببردم نی نی هنوز سر مستست
ز جام جود و سخا طبع شادمان کرم
هوش مصنوعی: من از حد و مرز خود فراتر رفته‌ام، هنوز مستی‌ام تمام نشده است. از جام بخشش و سخاوت، روح و قلبم شاداب و سرزنده است.
هنوز فائده هست در وجود هنر
هنوز منطقه هست در میان کرم
هوش مصنوعی: هنوز در هنر ارزش و تاثیر وجود دارد و هنوز فضایی برای شکوفایی و رشد وجود دارد، حتی در شرایطی که ممکن است به نظر برسد که همه چیز تمام شده است.
بفر دولت خاقان جمال دولت و دین
که نوک خامه او هست ترجمان کرم
هوش مصنوعی: بیت اشاره به شکوه و عظمت حکومت و دین دارد و به زیبایی و کرامت فرمانروا اشاره می‌کند. آن را به گونه‌ای توصیف می‌کند که نور و روشنایی او به عنوان نماینده‌ای از سخاوت و بزرگی شناخته می‌شود.
کریم عادل محمود بن محمد آنک
که هست غایت سوگند او به جان کرم
هوش مصنوعی: کریم و عادل، محمود فرزند محمد، کسی است که سوگندش به جان بزرگوارش، نشانه‌ای از بلندی مقام اوست.
موفقی که برای مضاء حاجت خلق
نشانده بر ره امید دیدبان کرم
هوش مصنوعی: کسی که در مسیر امید، منتظر کمک و لطف خداوند است، همواره در جستجوی نیازهای مردم و آماده یاری به آنهاست.
صنایعی که شد از جود او یقین خرد
خدای داند اگر گشت در گمان کرم
هوش مصنوعی: صنایعی که از بخشش و generosity او به وجود آمده، به وضوح و بدون تردید نشان‌دهنده خرد و دانایی خداوند است. حتی اگر در مورد بخشندگی او شک و تردید وجود داشته باشد، باز هم عقل و حکمت الهی در آن جلوه‌گر است.
خهی ذخیره دولت ز روزگار بزرگ
زهی فرشته رحمت ز خاندان کرم
هوش مصنوعی: ای ذخیره‌ی دولت از روزگار بزرگ، ای فرشته‌ی رحمت از خانواده‌ی بزرگوار!
توئی به همت بسیار گنج دار علوم
توئی به دولت بیدار پاسبان کرم
هوش مصنوعی: تو با تلاش و کوشش فراوان، گنجینه‌ای از دانش و علم را در اختیار داری و به واسطه‌ء نعمت‌های خود، نگهبان و حافظ اخلاق نیکو هستی.
توئی به باغ شرف سبزه و بهار امید
توئی که چشم بدت دور قهرمان کرم
هوش مصنوعی: تو مانند سبزه و بهار در باغ شرف هستی و امید را به همراه داری. تو کسی هستی که چشم بد از تو دور باشد، مانند قهرمانانی که در گودال کرم می‌درخشند.
نه جز هوای تو سریست در ضمیر خرد
نه جز دعای تو وردیست در زبان کرم
هوش مصنوعی: در وجود من هیچ چیزی جز عشق و خیال تو نیست و زبانم تنها به دعا و یاد تو مشغول است.
بگاه عدل توئی خصم جان ستان ستم
بگاه فضل توئی یار مهربان کرم
هوش مصنوعی: در زمان عدالت تو، دشمنی جان‌ستیز و ستمگر هستی، اما در زمان بخشش تو، یاور مهربانی و نعمت می‌باشی.
برای قلب کرم می نهند مال حرام
توئی که مال حلال تو هست آن کرم
هوش مصنوعی: برای قلب، چیزی که به آن می‌دهند، مال حرام است; در حالی که تو که مال حلال داری، به معنای واقعی کرم هستی.
فلک نیاوردم زیر پای همچو رکاب
اگر تو تاب دهی سوی من عنان کرم
هوش مصنوعی: به خاطر نمی‌آورم که به چه اندازه بر روی زمین قرار دارم، اما اگر تو به من محبت کنی و کمکم کنی، می‌توانم به راحتی از تو حمایت بگیرم.
درین زمانه توئی آب خواه و دست بشوی
که بر بساط تو بتوان شکست نان کرم
هوش مصنوعی: در این دنیا تو باید تلاش کنی و خود را پاک و آماده نگه‌داری که در این راه می‌توانی از نعمت‌ها و برکات استفاده کنی.
بعشق بلبل طبعم کجا زند دستان
چو از رخ تو شکفت است گلستان کرم
هوش مصنوعی: به خاطر عشق بلبل، روحم کجا می‌تواند دست بزند، زمانی که از چهره تو، باغ گل‌های نیکویی شکفته است.
چو آفتاب ز مشرق همی توئی که همی
برآوری سر همت ز بادبان کرم
هوش مصنوعی: تو مانند آفتابی هستی که از مشرق طلوع می‌کنی و با وجود برچیده شدن بادبان‌های امید، همچنان به ما انرژی و گرما می‌بخشی.
بساز کار افاضل و گرنه چون دگران
تو هم بگوی که بیزارم از ضمان کرم
هوش مصنوعی: کارهای نیکو و مفید انجام بده وگرنه مثل دیگران بهانه‌تراشی خواهی کرد و از لطف و کمک دیگران دلخواهی نخواهی داشت.
همیشه تا چو فرود آید از فلک عیسی
بلطف زنده کند نام جاودان کرم
هوش مصنوعی: هرگاه که به سمت زمین فرود می‌آید، عیسی با لطف خود زندگی را به این دنیا می‌آورد و نام کرم جاودانه می‌شود.
تو باش مهدی جانها که کار اهل هنر
به جان رسید در این آخر الزمان کرم
هوش مصنوعی: تو، ای مهدی جان‌ها، در این زمان آخر که کار هنرمندان به سختی و مشقت افتاده است، مشمول رحمت و لطف الهی قرار بگیر.
هزار منت حق را که خطبه و سکه
بنام مجلس عالیست در جهان کرم
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به بزرگی و کرامت خداوند اشاره دارد و می‌گوید که هزاران شکر و سپاس بر خداوند واجب است، زیرا که مقام و ارزش مجلس عالی (یا هر نهادی که به حق و عدالت اشاره دارد) در دنیا از نعمت‌های اوست. در واقع، این بیت به عظمت الهی و نعمت‌هایی که به انسان‌ها عطا شده، تأکید می‌کند.
زهی یگانه که هر ساعتی طلوع کند
بر آسمان معالیت اختران کرم
هوش مصنوعی: شگفتا از آن یگانه‌ای که در هر لحظه، مانند ستاره‌ای درخشان در آسمان، می‌درخشد و بر نور افشانی و بخشندگی‌اش افزوده می‌شود.