گنجور

شمارهٔ ۵۲ - هم در مدح او گفت در تهنیت تحویل سال

بشگفت در بهار سعادت نهال ملک
تازه است روی بخت که برگشت سال ملک
از چشم گوش ساز که بی ترجمان صوت
گوید همی ثنای شهنشاه حال ملک
خورشید سایه بان کند از نور وقت بار
تا چشم اختران نرسد در جمال ملک
عین کمال ملک خداوند عالم است
عین کمال دور ز عین کمال ملک
پشت سپاه و روی سپهر و پناه دین
آرام تخت و رفعت تاج و جلال ملک
شد پاسبان سیاست بیدار او چنانک
فتنه به خواب بیش نبیند خیال ملک
طاوس وار از جهت جلوه پر گشاد
چتر همای سایه او پر و بال ملک
او خود چو کعبه است کز احرام خدمتش
گشتست سجده گاه سران پایمال ملک
از حمله تو خیزد باد وزان فتح
وز رحمت تو زاید آب زلال ملک
از آفتاب روی تو چون روز نوبهار
هر ساعتی فراخ تر است این مجال ملک
تا بر نیاید از طرف مغرب آفتاب
بدرت یکی به زیر مباد از هلال ملک
ایام را مباد فراق از لقای تو
از عمر خویش برخور و باز از وصال ملک

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بشگفت در بهار سعادت نهال ملک
تازه است روی بخت که برگشت سال ملک
هوش مصنوعی: در بهار خوشبختی، درختی از فرمانروایی به بار آمده است و چهره‌ی بخت به سمت خوبی بازگشته و سال فرمانروایی دوباره به وقوع پیوسته است.
از چشم گوش ساز که بی ترجمان صوت
گوید همی ثنای شهنشاه حال ملک
هوش مصنوعی: از چشم گوش بگذار، زیرا که بی نیاز از ترجمه، صدای دلنشین اوست که وصف و ستایش پادشاهی را به خوبی بیان می‌کند.
خورشید سایه بان کند از نور وقت بار
تا چشم اختران نرسد در جمال ملک
هوش مصنوعی: خورشید برای جلوگیری از تابش نور در زمان باران، مانند سایه‌بانی عمل می‌کند تا چشمان ستاره‌ها به زیبایی‌های این جهان نرسند.
عین کمال ملک خداوند عالم است
عین کمال دور ز عین کمال ملک
هوش مصنوعی: کمال حقیقی و تمامیت در وجود خداوند به وضوح در دنیای مخلوقات و آنچه که او خلق کرده، نمایان است. در عین حال، باید از عینیت و شباهت با مخلوقات دوری گزید تا به درک واقعی کمال الهی رسید.
پشت سپاه و روی سپهر و پناه دین
آرام تخت و رفعت تاج و جلال ملک
هوش مصنوعی: در پشت سپاه و زیر آسمان، جایگاه امنی برای دین وجود دارد. آرامش و رفعت تخت و شکوه تاج و جلال سلطنت نمایانگر عظمت و اعتبار است.
شد پاسبان سیاست بیدار او چنانک
فتنه به خواب بیش نبیند خیال ملک
هوش مصنوعی: پاسبان سیاست بیدار و هوشیار است به گونه‌ای که دیگر فتنه‌ها و آشفتگی‌ها در خواب او هم نمی‌تواند نمایان شود، مانند آرزویی برای پادشاهی.
طاوس وار از جهت جلوه پر گشاد
چتر همای سایه او پر و بال ملک
هوش مصنوعی: با زیبایی و شکوهی چون طاووس، به خاطر جلوه‌گری‌اش، چتر بزرگی با سایه‌ای ارزشمند بر سر فرشتگان و ملک‌ها گشوده است.
او خود چو کعبه است کز احرام خدمتش
گشتست سجده گاه سران پایمال ملک
هوش مصنوعی: او خود مانند کعبه‌ای است که در پی خدمت به او، تمام سران و بزرگان به سویش سجده می‌کنند و مرتکب حماقت می‌شوند.
از حمله تو خیزد باد وزان فتح
وز رحمت تو زاید آب زلال ملک
هوش مصنوعی: از حمله تو بادی می‌وزد و از پیروزی تو آب زلال و رحمت تو سرچشمه می‌گیرد.
از آفتاب روی تو چون روز نوبهار
هر ساعتی فراخ تر است این مجال ملک
هوش مصنوعی: چهره‌ات مانند نور آفتاب است که در بهار هر لحظه‌ای از روز روشن‌تر و دل‌پذیرتر می‌شود. این فضا و فرصت در این سرزمین بیشتر از همیشه است.
تا بر نیاید از طرف مغرب آفتاب
بدرت یکی به زیر مباد از هلال ملک
هوش مصنوعی: تا زمانی که آفتاب از سمت مغرب طلوع نکند، امیدی به رسیدن ملکت و سلطنت نداشته باش.
ایام را مباد فراق از لقای تو
از عمر خویش برخور و باز از وصال ملک
هوش مصنوعی: روزهایی که بدون دیدار تو سپری شود را نمی‌خواهم. از عمر خود بهره ببرم و دوباره به وصال ملکت برسم.