گنجور

شمارهٔ ۲۱ - در مدح بهرام شاه گوید

همایون رایت اعلی همی رأی سفر دارد
ز یکسو هم عنان فتح و ز دیگر سو ظفر دارد
مبارک تخت او اوج فلک را در کنار آورد
خجسته باز چتر او جهان را زیر پر دارد
خداوند جهان بهرام شاه آن خسرو صفدر
که ملک عزم و حزم او بسی تیغ و سپر دارد
جهان پر دل از طبع جوادش کام دل یابد
سپهر سرکش از قدر بلندش تاج سر دارد
ز رمحش چرخ تیر انداز پشت چون کمان آرد
ز تیغش برق آتش بار دایم دیده تر دارد
دل کفار از این عزمش چو حلقه است و عجب تر این
که عزم تنگ میدانش در آن حلقه گذر دارد
ز تیغش زعفران رنگ است روی خصم و هم شاید
که دندان در شکم تیغش بسان معصغر دارد
مظفر بندگانش بین چنان جان بر میان بسته
که هر یک همچو دو پیکر ز جان گوئی کمر دارد
پرنده تیرشان گوئی که از تقدیر پر سازد
برنده تیغشان مانا که از نصرت گهر دارد
یکی آماج سال و مه ز راه کهکشان سازد
یکی بر جاس روز و شب ز تدویر قمر دارد
بنیزه هر یک ار یابد کمر از کوه بر باید
بناوک هر یک ار خواهد سها از چرخ بر دارد
خداوندا در آن فتنه حسن را یک دو نقش آمد
که گاهش آن کند دلشاد و این گه در خطر دارد
سعادت گویدش بر خیز چون در خانه بنشیند
ضرورت گویدش بنشین چو گام از جای بر دارد
چو گردون رفته و ساکن چو دیده ساکن و رفته
ز حال خویشتن والله گر این بنده خبر دارد
همیشه تا ز روز و شب جهان کافور و مشک آرد
همیشه تا ز مهر و ماه گردون سیم و زر دارد
بزی در سایه اقبال روز و شب ز مهر و مه
که اندر حق تو هر جا که باشی حق نظر دارد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

همایون رایت اعلی همی رأی سفر دارد
ز یکسو هم عنان فتح و ز دیگر سو ظفر دارد
هوش مصنوعی: همایون قصد سفر دارد و از یک سو به پیروزی می‌رسد و از سوی دیگر هم موفقیت نصیبش می‌شود.
مبارک تخت او اوج فلک را در کنار آورد
خجسته باز چتر او جهان را زیر پر دارد
هوش مصنوعی: تخت شاه به اندازه‌ای باشکوه و بزرگ است که به مانند اوج آسمان می‌رسد و سایه‌بان او، دنیای زیر پرش را پوشش می‌دهد.
خداوند جهان بهرام شاه آن خسرو صفدر
که ملک عزم و حزم او بسی تیغ و سپر دارد
هوش مصنوعی: خداوند جهان، بهرام شاه، آن پادشاه توانا و مرد میدان است که سرزمینش پر از ابزار جنگی و قدرت است.
جهان پر دل از طبع جوادش کام دل یابد
سپهر سرکش از قدر بلندش تاج سر دارد
هوش مصنوعی: جهان به خاطر طبیعت نیکو و بخشنده‌اش پر از محبت و دوستی است. کسانی که دل پاک و عالی دارند، به آرامش و خوشبختی می‌رسند، و آسمان که سرکش و پرهیاهو است، به خاطر جایگاه والایش، گوهری گرانبها بر سر دارد.
ز رمحش چرخ تیر انداز پشت چون کمان آرد
ز تیغش برق آتش بار دایم دیده تر دارد
هوش مصنوعی: ز شمشیر او همچون آتش، نور و درخشش ایجاد می‌شود و از تیرکمانش، چرخش و جنبش به وجود می‌آید. حسی از ترس و هیبت در چشمانش وجود دارد که همواره بیدار و هوشیار است.
دل کفار از این عزمش چو حلقه است و عجب تر این
که عزم تنگ میدانش در آن حلقه گذر دارد
هوش مصنوعی: دل‌های کافران مانند حلقه‌ای است که به عزم و اراده آن‌ها محدودیت دارد و جالب‌تر این است که همین اراده‌ی تنگ آن‌ها توانسته از آن حلقه عبور کند.
ز تیغش زعفران رنگ است روی خصم و هم شاید
که دندان در شکم تیغش بسان معصغر دارد
هوش مصنوعی: از تیغ او، رنگ زعفرانی بر روی دشمن دیده می‌شود و شاید هم دندان‌هایش در شکم تیغش به مانند نوزادی نهفته باشد.
مظفر بندگانش بین چنان جان بر میان بسته
که هر یک همچو دو پیکر ز جان گوئی کمر دارد
هوش مصنوعی: مظفر، بندگانش را می‌نگرد که چنان در میان جان خود بند شده‌اند که هر یک به نظر می‌رسد دو روح دارند و همچون دو پیکر به هم پیوسته‌اند.
پرنده تیرشان گوئی که از تقدیر پر سازد
برنده تیغشان مانا که از نصرت گهر دارد
هوش مصنوعی: پرنده‌ی تیر را گویی از سرنوشت خود پرواز می‌کند و برنده‌ی تیغ‌بازان همواره برنده است، زیرا نصرت و یاری، ثروتی گرانبها دارد.
یکی آماج سال و مه ز راه کهکشان سازد
یکی بر جاس روز و شب ز تدویر قمر دارد
هوش مصنوعی: شخصی که از طریق کهکشان به هدف خود می‌رسد و کسی که با گردش ماه و تأثیر آن بر روز و شب، زندگی‌اش را سامان می‌دهد.
بنیزه هر یک ار یابد کمر از کوه بر باید
بناوک هر یک ار خواهد سها از چرخ بر دارد
هوش مصنوعی: هر کسی که به تکاپو بیفتد و تلاش کند، می‌تواند به قله‌های بلندی برسد و هر کس که آرزو داشته باشد، می‌تواند از ویژه‌گی‌های عالی برخوردار شود.
خداوندا در آن فتنه حسن را یک دو نقش آمد
که گاهش آن کند دلشاد و این گه در خطر دارد
هوش مصنوعی: ای خدا، در این آشفتگی، حسن دو نوع جلوه به خود گرفته است؛ گاهی دل‌ها را شاد می‌کند و گاهی در خطر قرار می‌گیرد.
سعادت گویدش بر خیز چون در خانه بنشیند
ضرورت گویدش بنشین چو گام از جای بر دارد
هوش مصنوعی: سعادت به او می‌گوید که برخیز و از خانه بیرون برو، اما وقتی در خانه هستی، ضرورت به او می‌گوید که بنشین و آرام باش. وقتی که او از جایش برمی‌خیزد، دوباره شرایط و نیازهای واقعی او را به یادش می‌آورد.
چو گردون رفته و ساکن چو دیده ساکن و رفته
ز حال خویشتن والله گر این بنده خبر دارد
هوش مصنوعی: زمانی که آسمان در حال تغییر است و حالتی ساکن دارد، من نیز به حالتی ثابت و راکد می‌نگرم. اما اگر این بنده از حال خود آگاهی دارد، قسم به خداوند!
همیشه تا ز روز و شب جهان کافور و مشک آرد
همیشه تا ز مهر و ماه گردون سیم و زر دارد
هوش مصنوعی: دنیا همیشه با زیبایی و نعمت‌ها پر خواهد بود و همواره از محبت و روشنی نور ماه و خورشید توانسته است طلا و نقره به ارمغان آورد.
بزی در سایه اقبال روز و شب ز مهر و مه
که اندر حق تو هر جا که باشی حق نظر دارد
هوش مصنوعی: در هر لحظه از زمان، به خاطر محبت و نور خورشید و ماه، تو در پناه خوشبختی هستی و در هر جایی که باشی، توجه و نگاه حق بر تو است.