گنجور

شمارهٔ ۲

از رخت لاله در نظر روید
وز غمت خار در جگر روید
قدت ار سایه بر زمین فکند
خشک و تر سرو غاتفر روید
ور فتد آب لعل تو بر خاک
بوم و بر جمله نیشکر روید
لفظ چون شکرت اگر شنود
صخره حالی نبات بر روید
هر نیی را به خدمت لب تو
بر میان هم ز تن کمر روید
خط تو تربیت ز اشکم یافت
زانکه سبزه هم از مطر روید
بس که گریم ز خط دمیدن تو
که ز نم سبزه بیشتر روید
عاشقان بر دری چه سر پاشند
که ازو چون گیاه سر روید
از دری بر رهت فشانم زر
که ز خاک فضاش زر روید
در مخدوم صاحب دیوان
که ازو شاخ فخر و فر روید
صاحب عصر و پیشوای جهان
آن جهان بها بهای جهان
شکرش در سخن گهر ریزد
پسته اش خندد و شکر ریزد
عاشقش همچو شمع در شب وصل
پیش رویش نخست سر ریزد
گر سموم عتاب او بوزد
از درخت حیات بر ریزد
ور نسیم عنایتش بجهد
گلبن خشک برگ تر ریزد
ابر بر بام او به جای سرشک
همه خونابه جگر ریزد
چشم آهووشش ز مخموری
جرعه از خون شیر نر ریزد
یار هر کس به زر درآرد سر
یار من همچو ریگ زر ریزد
کیمیای نکوست خاک درش
که سبیکه ز قرص خور ریزد
مجد آن درهمی زند که بر او
گر پرد جبرئیل پر ریزد
با همه فقر گنج و کان ثنا
پیش مخدوم دادگر ریزد
صاحب عصر و مقتدای جهان
آن جهان بها بهای جهان
هر که از وصل او نشان خواهد
پر سیمرغ و آشیان خواهد
وانکه نور جمال او طلبد
خسرو چارم آسمان خواهد
آنکه از وصل او زیان بیند
اجل از عمر او زیان خواهد
پری از دام زلف او برمد
فتنه از چشم او امان خواهد
عشق او هر که اختیار کند
عافیت زانسوی جهان خواهد
دام زلفینش حلق دل گیرد
تیر چشمش هلاک جان خواهد
بر رخ از دیده جوی خون راند
هر که دلجوی آنچنان خواهد
در جهان هر کجا که داد دهیست
داد از آن چشم دلستان خواهد
خون جانم ز چشم خونخوارش
تیغ عدل خدایگان خواهد
صاحب عصر و کدخدای جهان
آن جهان بها بهای جهان

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: ترکیب بند
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از رخت لاله در نظر روید
وز غمت خار در جگر روید
هوش مصنوعی: از زیبایی چهره‌ات، مانند گل لاله در دلم شوق و شادی می‌روید و از اندوهی که به خاطر تو دارم، مانند خاری در قلبم احساس درد و رنج می‌کنم.
قدت ار سایه بر زمین فکند
خشک و تر سرو غاتفر روید
هوش مصنوعی: اگر قامت تو سایه‌اش بر زمین بیفتد، چه خشک باشد و چه تر، سرو غارتفر خواهد رویید.
ور فتد آب لعل تو بر خاک
بوم و بر جمله نیشکر روید
هوش مصنوعی: اگر آب لعل تو بر خاک وطن بریزد، تمام نیشکرها سبز و سرسبز خواهند شد.
لفظ چون شکرت اگر شنود
صخره حالی نبات بر روید
هوش مصنوعی: اگر سنگی صدای شیرین و خوشی را بشنود، ممکن است که گیاهی بر روی آن رشد کند.
هر نیی را به خدمت لب تو
بر میان هم ز تن کمر روید
هوش مصنوعی: هر نی‌ای (نی نماد ساز و آواز) که در خدمت لب‌های تو باشد، از میان هر کمر و تنی به خودش افتخار می‌کند.
خط تو تربیت ز اشکم یافت
زانکه سبزه هم از مطر روید
هوش مصنوعی: خط تو به دلیل اشک‌های من شکل گرفته است، همان‌طور که سبزه‌ها از باران رشد می‌کنند.
بس که گریم ز خط دمیدن تو
که ز نم سبزه بیشتر روید
هوش مصنوعی: بسیار گریه کرده‌ام از دیدن تابش چهره‌ات، تا جایی که اشک‌هایم مانند شبنم بر روی سبزه‌ها افزایش یافته است.
عاشقان بر دری چه سر پاشند
که ازو چون گیاه سر روید
هوش مصنوعی: عاشقان بر چه درختی سر می‌گذارد که از آن گیاهان سرسبز و تازه می‌روید؟
از دری بر رهت فشانم زر
که ز خاک فضاش زر روید
هوش مصنوعی: می‌خواهم از درگاهی بر سر راهت طلا بپاشم، چرا که از خاک فضیلت تو طلا می‌روید.
در مخدوم صاحب دیوان
که ازو شاخ فخر و فر روید
هوش مصنوعی: در دربار کسی که دارای مقام و منزلت بالاست، افتخار و عظمت به وجود می‌آید.
صاحب عصر و پیشوای جهان
آن جهان بها بهای جهان
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به فردی دارد که رهبری و زمانه‌اش را در دست دارد و او از ارزش و منزلتی بالایی برخوردار است که تمام جهان تحت تأثیر او است. در واقع، بیان‌گر این است که این شخص به قدری بزرگ و مهم است که دنیا به نوعی به او و راهنمایی‌هایش گره خورده است.
شکرش در سخن گهر ریزد
پسته اش خندد و شکر ریزد
هوش مصنوعی: شکرش در گفتار مانند جواهر می‌درخشد و درختش با شادی می‌خندد و شکر می‌ریزد.
عاشقش همچو شمع در شب وصل
پیش رویش نخست سر ریزد
هوش مصنوعی: عاشق مانند شمعی در تاریکی است که در حضور معشوق، ابتدا خود را فدای او می‌کند.
گر سموم عتاب او بوزد
از درخت حیات بر ریزد
هوش مصنوعی: اگر بادهای تند و خشمگین او وزیدن بگیرد، میوه‌های زندگی از درخت فرو می‌ریزد.
ور نسیم عنایتش بجهد
گلبن خشک برگ تر ریزد
هوش مصنوعی: اگر نسیم لطف و توجه او وزیدن بگیرد، حتی درخت خشک هم جوانه‌های تازه و سبز خواهد داد.
ابر بر بام او به جای سرشک
همه خونابه جگر ریزد
هوش مصنوعی: ابر بر سقف خانه‌اش به جای اشک، همه‌ی درد و رنج را به نمایش می‌گذارد.
چشم آهووشش ز مخموری
جرعه از خون شیر نر ریزد
هوش مصنوعی: چشمان زیبای او مانند آهو است و از شراب عشق، قطره‌ای از خون شیر نر برمی‌چکد.
یار هر کس به زر درآرد سر
یار من همچو ریگ زر ریزد
هوش مصنوعی: یار هر کسی با پول و ثروت به دست می‌آید، اما یار من مانند ریگ است که به راحتی و بی‌هزینه به دست می‌آید.
کیمیای نکوست خاک درش
که سبیکه ز قرص خور ریزد
هوش مصنوعی: خاک او بسیار باارزش و نیکوست، به طوری که وقتی نور خورشید بر آن بتابد، جلوه خاصی پیدا می‌کند.
مجد آن درهمی زند که بر او
گر پرد جبرئیل پر ریزد
هوش مصنوعی: مردی که بر او جبرئیل نازل شود و نعمت‌های آسمانی بر سرش بریزد، به مقام و افتخاری دست می‌یابد که هیچ پول و مالی نمی‌تواند با آن مقایسه شود.
با همه فقر گنج و کان ثنا
پیش مخدوم دادگر ریزد
هوش مصنوعی: با وجود تمام فقر و تنگدستی، می‌توان ستایش و احترام را در برابر حاکم عادل و دادگستر نثار کرد.
صاحب عصر و مقتدای جهان
آن جهان بها بهای جهان
هوش مصنوعی: امام زمان، رهبری و سروری جهان است و او با ارزش‌ترین و گرانبهاترین موجود در دنیای هستی به شمار می‌آید.
هر که از وصل او نشان خواهد
پر سیمرغ و آشیان خواهد
هوش مصنوعی: هر کسی که بخواهد نشانه‌ای از این وصال را داشته باشد، در جستجوی پرنده‌ای افسانه‌ای و مکانی دلنشین است.
وانکه نور جمال او طلبد
خسرو چارم آسمان خواهد
هوش مصنوعی: کسی که به دنبال زیبایی و درخشش وجه معشوق است، به مقامی بلند و عظیم دست خواهد یافت.
آنکه از وصل او زیان بیند
اجل از عمر او زیان خواهد
هوش مصنوعی: کسی که از وصال محبوبش درد و رنج می‌کشد، به زودی عمرش نیز تحت تاثیر این احساسات منفی قرار خواهد گرفت.
پری از دام زلف او برمد
فتنه از چشم او امان خواهد
هوش مصنوعی: زیبایی چهره او چنان فریبنده است که هر کسی را به خود جلب می‌کند و نمی‌تواند از تاثیر آن رها شود.
عشق او هر که اختیار کند
عافیت زانسوی جهان خواهد
هوش مصنوعی: هر کسی که عشق او را انتخاب کند، از درد و رنج دنیا رهایی می‌یابد و به آرامش دست می‌یابد.
دام زلفینش حلق دل گیرد
تیر چشمش هلاک جان خواهد
هوش مصنوعی: دام زلف‌های او قلب را محصور می‌کند و تیر چشم‌هایش جان را نابود می‌سازد.
بر رخ از دیده جوی خون راند
هر که دلجوی آنچنان خواهد
هوش مصنوعی: هر کسی که دلش به حال دیگری بسوزد، بر چهره‌اش نشانه‌های غم و اندوه نمایان می‌شود و اشک‌هایش مانند جوی خون جاری می‌گردد.
در جهان هر کجا که داد دهیست
داد از آن چشم دلستان خواهد
هوش مصنوعی: هر جا که در دنیا عدل و انصاف حاکم باشد، قلب زیبا و دلربایی از آن ره خواهد یافت.
خون جانم ز چشم خونخوارش
تیغ عدل خدایگان خواهد
هوش مصنوعی: چشمی که پر از خون است، جان مرا به درد می‌آورد و این درد ناشی از عدالت خداوند خواهد بود.
صاحب عصر و کدخدای جهان
آن جهان بها بهای جهان
هوش مصنوعی: سرپرست و رهبر زمانه، همچون بزرگ‌ترین و باارزش‌ترین دارایی‌های جهان، به شمار می‌آید.