شمارهٔ ۹۰
ای زاحسانت آز آواره
وی زانعامت آرزو زاده
بانگ یوزت به ببر بیم دهد
پاست از بیخ برکند باره
سرو سرور سوار سروآسا
سر سور سپهر و سیاره
شهره شهر شیر شرزه شکار
شرف شحنه شبانکاره
خاک گردد ز خشمت اختر خصم
خور و خیزت ز خنجر خاره
پشه با پیل اگر زند پهلو
پشه را پوستین شود پاره
گوئیا کز تو گشت گوینده
گاه مردیم گواه گهواره
به من بی نظیر کن نظری
تا جهانی شوند نظاره
غم و غبنم کشند اگر شودم
غیر تو غمگسار و غمخواره
چه خرم چون نه چاره مانده نه چیز
چکنم چون نجوئیم چاره
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای زاحسانت آز آواره
وی زانعامت آرزو زاده
هوش مصنوعی: ای که به خاطر خوبانت، دلم آواره شده و آرزوهای یاد تو در دلم زنده است.
بانگ یوزت به ببر بیم دهد
پاست از بیخ برکند باره
هوش مصنوعی: صدای یوز تو میتواند دلیلی برای ترس ببر باشد و او را از ریشهاش بکند و از جایش بیرون بیاورد.
سرو سرور سوار سروآسا
سر سور سپهر و سیاره
هوش مصنوعی: درخت سرو به عنوان نمادی از زیبایی و بلندمرتبه بودن به تصویر کشیده شده و به فضایی پر از شگفتی و جلال اشاره دارد که در آن ستارگان و سیارات در حال درخشش هستند. این تصویر نشاندهندهٔ عظمت و شکوه طبیعت و همچنین حس سرخوشی و شادابی است.
شهره شهر شیر شرزه شکار
شرف شحنه شبانکاره
هوش مصنوعی: در این بیت، به شخصی اشاره شده که در میان مردم معروف و سرشناس است. او به عنوان یک شیر نیرومند و قوی معرفی میشود که در محیط خود مانند یک شکارچی به دنبال افتخارات و ارزشها است. به نوعی، این فرد نماد قدرت، شجاعت و اقتدار در جامعه است و ارتباطی با مفاهیم رهبری و محافظت از دیگران دارد.
خاک گردد ز خشمت اختر خصم
خور و خیزت ز خنجر خاره
هوش مصنوعی: خاک به خاطر خشم تو به ظلمت رفته و دشمنانت مانند ستارهای در آسمان از تو دور میشوند. تو نیز از خنجر و آسیب رنج میبری.
پشه با پیل اگر زند پهلو
پشه را پوستین شود پاره
هوش مصنوعی: هر چقدر هم که موجود کوچک و ضعیفی مانند پشه با یک موجود بزرگ و نیرومند مانند فیل درگیر شود، در نهایت این پشه است که آسیب میبیند و در حقیقت، اوست که دچار مشکلات میشود.
گوئیا کز تو گشت گوینده
گاه مردیم گواه گهواره
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که در اثر عشق و ارتباط نزدیک با تو، گویی که از زندگی خود خارج شده و به مقام شهادت رسیدهام. این احساس عمق ارتباطی را نشان میدهد که حتی از مراحل اولیه زندگی، مانند گهواره، نشان میدهد.
به من بی نظیر کن نظری
تا جهانی شوند نظاره
هوش مصنوعی: به من نگاهی خاص و منحصر به فرد بیفکن تا همه عالم به تماشای من بیایند.
غم و غبنم کشند اگر شودم
غیر تو غمگسار و غمخواره
هوش مصنوعی: اگر غیر از تو کسی باشد که غم من را کاهش دهد یا تسلی بخشد، درد و ناراحتیام بیشتر خواهد شد.
چه خرم چون نه چاره مانده نه چیز
چکنم چون نجوئیم چاره
هوش مصنوعی: چقدر خوشحالم که دیگر چارهای ندارم و نمیدانم چه کار کنم چون نمیتوانم راه حلی پیدا کنم.

مجد همگر