گنجور

شمارهٔ ۹

گوژو به جز از تو در همه پارس
در دل صف کین من که آراست
این داو تو خواستی ز اول
وین دست تو برده ای و غدراست
با من دو چهار می زنی باش
تا در تو رسم که مهره یکتاست
از همت پست و قامت خرد
اسباب بزرگیت مهیاست
بر من به سلام برنخیزی
عجب تو قصیر تا بدانجاست
از رد سلام تو چه سودم
کاندر تو سلامتی نه پیداست
از قد و قیام تو چه خیزد
انگار که ... پشه برپاست
گر برخیزی نعوذبالله
با جمله نشستگان توئی راست
تقطیع قدت که منقطع باد
با ... ضعیف من به لالاست
یک وجه دگر فرازم آمد
کآن نیز لطیفه ای از اینهاست
تو فتنه عالمی و بنشین
برخاستنت که را تمناست
نقصی باشد مرا که گویند
کز آمدن تو فتنه برخاست
کآوازه راحت و سلامت
در عهد تو چون مکان عنقاست
کز بهر فساد عالمت چرخ
زایزد به دعای نیم شب خواست
اینها بگذار وای بر تو
گر مظلمه ات سلام تنهاست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گوژو به جز از تو در همه پارس
در دل صف کین من که آراست
هوش مصنوعی: غیر از تو کسی در دل من نیست که بخواهد با دیگران کینه‌ای داشته باشد و تنها تو هستی که این عشق و محبت را در دل من به وجود آورده‌ای.
این داو تو خواستی ز اول
وین دست تو برده ای و غدراست
هوش مصنوعی: تو از ابتدا خواسته‌ای که این کار را انجام دهی و حالا خودت با دست خودت این کار را به انجام رسانده‌ای.
با من دو چهار می زنی باش
تا در تو رسم که مهره یکتاست
هوش مصنوعی: با من هم‌نوا شو و با من همگام باش تا به حقیقتی برسی که عشق و محبت، یکتاست و بی‌نظیر.
از همت پست و قامت خرد
اسباب بزرگیت مهیاست
هوش مصنوعی: اگر همت و اراده‌ای پایین داشته باشی و از نظر جسمی هم در مرتبه‌ی پایین‌تری قرار بگیری، نمی‌توانی به بزرگ‌منشی و عظمت دست یابی.
بر من به سلام برنخیزی
عجب تو قصیر تا بدانجاست
هوش مصنوعی: تو هیچ وقت برای سلام کردن به من بلند نمی‌شوی، این واقعاً عجیب است که تو اینقدر بی‌توجه هستی.
از رد سلام تو چه سودم
کاندر تو سلامتی نه پیداست
هوش مصنوعی: از سلام کردن تو چه فایده‌ای دارم وقتی که در تو هیچ نشانه‌ای از سلامتی وجود ندارد؟
از قد و قیام تو چه خیزد
انگار که ... پشه برپاست
هوش مصنوعی: از قامت و ایستادگی تو چه چیزی برمی‌خیزد، انگار که پشه‌ای در حال پرواز است.
گر برخیزی نعوذبالله
با جمله نشستگان توئی راست
هوش مصنوعی: اگر ناگهان برخیزی و از جا بلند شوی، بدان که تو نیز جزو همان کسانی هستی که نشسته‌اند.
تقطیع قدت که منقطع باد
با ... ضعیف من به لالاست
هوش مصنوعی: قد و قامت تو که دچار نقصان شده، باعث ضعف من شده و به نوعی مرا به سکوت و خاموشی کشانده است.
یک وجه دگر فرازم آمد
کآن نیز لطیفه ای از اینهاست
هوش مصنوعی: یک جنبه دیگر از موضوعی برای من روشن شده که آن هم خود نمایانگر یکی از ظرافت‌های این مسأله است.
تو فتنه عالمی و بنشین
برخاستنت که را تمناست
هوش مصنوعی: تو باعث حیرت و آشفتگی همه‌ی عالم هستی و وقتی برمی‌خیزی، کسی به دنبال تماشای تو نیست.
نقصی باشد مرا که گویند
کز آمدن تو فتنه برخاست
هوش مصنوعی: اگر کمبودی در من وجود داشته باشد، مردم خواهند گفت که به خاطر آمدن تو، فتنه و آشوبی به پا شده است.
کآوازه راحت و سلامت
در عهد تو چون مکان عنقاست
هوش مصنوعی: راحتی و سلامتی در زمان تو به قدری دور از دسترس و نایاب است که مثل مکان پرنده افسانه‌ای عنقاست.
کز بهر فساد عالمت چرخ
زایزد به دعای نیم شب خواست
هوش مصنوعی: به خاطر کجروی و فساد در دنیای تو، آسمان به دعا و ناله در نیمه شب به وجود می‌آید.
اینها بگذار وای بر تو
گر مظلمه ات سلام تنهاست
هوش مصنوعی: این جمله به معنای این است که اگر در شرایط سختی قرار داشته باشی و کسی جز سلامی ساده نمی‌تواند به تو کمک کند، باید به خودت سانسوری بگویی که تنها به حال خود وا نمانده‌ای.