گنجور

شمارهٔ ۸۶

شاها ز فر سایه معمار عدل تو
همسایه عقاب گرفت آشیان چکاو
چنگال شیر شرزه به پشتی پاس تو
کوتاه شد ز گردن گور و سرین گاو
یک خاصیت ز لطف تو در کوه اگر نهد
ظاهر شود ز خوف دل سنگ خاره تاو
با خاک درگه تو چو پهلو زد آفتاب
چرخش به طعنه گفت نیی مرد او مکاو
با تو هر آنکه نرد دغا باخت روزگار
نقش بدش نمود و نیارست خواست داو
حاصل شود محصل مال و ضیاع تو
از خوار جو خراج و ز ساری و ساوه ساو

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شاها ز فر سایه معمار عدل تو
همسایه عقاب گرفت آشیان چکاو
هوش مصنوعی: ای پادشاه، به برکت سایه تو و ساختار عدل و انصاف که بر پا کرده‌ای، عقابی همسایه‌ات شده است که در آشیانه‌اش به آرامش نشسته است.
چنگال شیر شرزه به پشتی پاس تو
کوتاه شد ز گردن گور و سرین گاو
هوش مصنوعی: چنگال شیر درنده برای دفاع از تو، به اندازه‌ای کاهش یافت که دیگر نتوانست به گردن گور و پشتی گاو آسیب برساند.
یک خاصیت ز لطف تو در کوه اگر نهد
ظاهر شود ز خوف دل سنگ خاره تاو
هوش مصنوعی: اگر لطف تو بر کوه نمایان گردد، دل سنگی نیز به خاطر ترس، نرم و لطیف خواهد شد.
با خاک درگه تو چو پهلو زد آفتاب
چرخش به طعنه گفت نیی مرد او مکاو
هوش مصنوعی: وقتی آفتاب به خاک مقدس تو نزدیک شد، با نیش و کنایه گفت که تو مردی نیستی که در برابر من ایستادگی کنی و خود را مخفی کنی.
با تو هر آنکه نرد دغا باخت روزگار
نقش بدش نمود و نیارست خواست داو
هوش مصنوعی: هر کسی که با تو دسیسه‌ای کرده و در بازی زمان شکست خورده، روزگار چهره زشت او را نمایان کرده و نتوانسته است خواسته‌اش را برآورده کند.
حاصل شود محصل مال و ضیاع تو
از خوار جو خراج و ز ساری و ساوه ساو
هوش مصنوعی: به دست آوردن درآمد و ثروت تو از فروش محصولات زراعی و کشاورزی در مناطق مانند ساوه و ساری حاصل می‌شود.