گنجور

شمارهٔ ۷۱

افتاده ام به دور زمانی که اندر او
کس را نمی رسد شکمی سیر از آسمان
گوئی که می بروید نومیدی از زمین
مانا که می ببارد ادبیر از آسمان
زین کشمکش چنان بجهم کز کمان خدنگ
گر بر سرم ببارد شمشیر از آسمان

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

افتاده ام به دور زمانی که اندر او
کس را نمی رسد شکمی سیر از آسمان
هوش مصنوعی: به تنگنا و سختی افتاده‌ام و در این زمانه کسی نیست که بتواند از آسمان به حدی از روزی برسد که سیر و راحت باشد.
گوئی که می بروید نومیدی از زمین
مانا که می ببارد ادبیر از آسمان
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که از دل زمین، امید تازه‌ای جوانه زده است، مثل اینکه باران علم و ادب از آسمان بر روی زمین می‌بارد.
زین کشمکش چنان بجهم کز کمان خدنگ
گر بر سرم ببارد شمشیر از آسمان
هوش مصنوعی: از این جدال و درگیری، چنان به قدرت واکنشی نشان می‌دهم که اگر تیر کمان به سمت من بیافتد، گویی شمشیری از آسمان به سمت من می‌بارد.