گنجور

شمارهٔ ۶۹

ننگ مردان اصیلک گوژو
کز جهان باد نقش و نامش گم
رسمی از شید در جهان آورد
که بدو شوم باد حاشا گم
گرچه از زرق پشت دارد خم
شکمی دارد از حرام چو خم
روز تا شب همی فروشد دم
شب همه شبی همی فشاند دم
همه روز ازنفاق با تسبیح
همه شب از سماع بادم دم
مردمی کز صفات انسان نیست
سگ بود آنکه خواندش مردم
دشمن آدمیست چون ابلیس
مایه وحشت است چون گندم
به نفس قاتل است چون افعی
به صفت موذی است چون کژدم
منکر شرع ملت است مدام
دوستدار خلیفه پنجم
اژدرکشتنی ست چون آتش
درخور آتش است چون هیزم
سگ نژاد آمده ز مرکز آب
بدنهاد آمده ز مبرز ام
تیر هجوم که می زنم بر وی
سگ زنست ارچه هست جوشن سم
بگسلانم به نعلق سخنش
گر چو پروین شود بر این طارم
وقتش آمد که گویم ای خربط
چه زنی بر در تمنا سم
طلب شغل اگر کنی پس ازین
طالعت را بد آید از انجم
خاک شو خاک کآتش شرمت
ننشیند به آب صد قلزم
خارپشتی بدان سرشت درشت
چه زنی لاف نرمی قاقم
بنده آن دمم که گویندت
ایهاالتیثس قد عزلت فقم
گوشه عزل گیر و تیز شمار
ریش را رنگ کن چو قاضی رم

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ننگ مردان اصیلک گوژو
کز جهان باد نقش و نامش گم
هوش مصنوعی: ننگ بر مردانی که از اصالت دور شده‌اند و مانند افرادی که در این دنیا در تلاطم هستند، نام و یادشان فراموش می‌شود.
رسمی از شید در جهان آورد
که بدو شوم باد حاشا گم
هوش مصنوعی: یک شیوه‌ای از عشق و زیبایی در دنیا به وجود آمد که باعث می‌شود حتی باد نیز نتواند آن را پنهان کند.
گرچه از زرق پشت دارد خم
شکمی دارد از حرام چو خم
هوش مصنوعی: این بیت به معنای این است که اگرچه شخصی از ظاهری زیبا و فریبنده برخوردار است، اما باطن او ناپاک و آلوده به گناه و حرام است. همان‌طور که یک ظرف خمیده حتی اگر زیبا باشد، ممکن است چیزی ناپاک درونش باشد.
روز تا شب همی فروشد دم
شب همه شبی همی فشاند دم
هوش مصنوعی: روز تا شب ادامه دارد و شب هنگام وقتی که همه چیز آرام می‌شود، او نیز لحظه‌ها را به آرامی می‌گذراند.
همه روز ازنفاق با تسبیح
همه شب از سماع بادم دم
هوش مصنوعی: هر روز از نفاق و دوپهلویی خود با تسبیح و ذکر، یاد می‌کنم و در شب‌ها از موسیقی و حال خوب ناشی از آن لذت می‌برم.
مردمی کز صفات انسان نیست
سگ بود آنکه خواندش مردم
هوش مصنوعی: مردمی که ویژگی‌های انسانی ندارند مانند سگ هستند، و هر کسی که آن‌ها را انسان بخواند، در واقع اشتباه می‌کند.
دشمن آدمیست چون ابلیس
مایه وحشت است چون گندم
هوش مصنوعی: دشمن انسان مانند ابلیس است و باعث ترس و اضطراب می‌شود، همانطور که گندم می‌تواند در بعضی شرایط به مشکل تبدیل شود.
به نفس قاتل است چون افعی
به صفت موذی است چون کژدم
هوش مصنوعی: نفس انسان می‌تواند مثل یک افعی خطرناک باشد و به واسطه‌ی ویژگی‌هایش، مضر و آسیب‌زننده مانند یک عقرب عمل کند.
منکر شرع ملت است مدام
دوستدار خلیفه پنجم
هوش مصنوعی: دوستدار خلیفه پنجم همیشه به اصول و قوانین دین و ملت نارو می‌زند.
اژدرکشتنی ست چون آتش
درخور آتش است چون هیزم
هوش مصنوعی: اژدها را باید با آتش سوزاند، زیرا آتش فقط به وسیله هیزم ایجاد می‌شود.
سگ نژاد آمده ز مرکز آب
بدنهاد آمده ز مبرز ام
هوش مصنوعی: سگ نژاد، از مرکز و اصل خود آمده و از یک منشأ بارز و مشخص نشأت گرفته است.
تیر هجوم که می زنم بر وی
سگ زنست ارچه هست جوشن سم
هوش مصنوعی: وقتی که به او حمله می‌کنم، با وجود اینکه به او زره‌ای (محافظت) داده شده، او مانند سگی در مقابل من قرار می‌گیرد.
بگسلانم به نعلق سخنش
گر چو پروین شود بر این طارم
هوش مصنوعی: اگر سخن او مانند ستاره پروین درخشان و زیبا باشد، من می‌توانم خود را از دنیای خسته‌کننده و بی‌روح رها کنم.
وقتش آمد که گویم ای خربط
چه زنی بر در تمنا سم
هوش مصنوعی: زمان آن رسیده که بگویم ای خربط، چه می‌کنی در درگاه درخواست و امید؟
طلب شغل اگر کنی پس ازین
طالعت را بد آید از انجم
هوش مصنوعی: اگر به دنبال کار و شغل باشی، پس از این وضعیتت به بدی خواهد گرایید.
خاک شو خاک کآتش شرمت
ننشیند به آب صد قلزم
هوش مصنوعی: خاکی شو که آتش شرمت با هیچ مقدار آب نمی‌تواند خاموش شود و حتی در دل هزاران دریا هم تسکین نخواهد یافت.
خارپشتی بدان سرشت درشت
چه زنی لاف نرمی قاقم
هوش مصنوعی: خزنده‌ای که ذاتش زبر و خشن است، چه نیازی به گفتن دارد که نرم و ملایم است.
بنده آن دمم که گویندت
ایهاالتیثس قد عزلت فقم
هوش مصنوعی: من بنده‌ی آن لحظه‌ام که به من بگویند: «برو و از جایت برخیز، چون تو را کنار گذاشته‌اند.»
گوشه عزل گیر و تیز شمار
ریش را رنگ کن چو قاضی رم
هوش مصنوعی: در گوشه‌ای دور و بی‌خبر بمان و به دقت وضعیت خود را بررسی کن، مانند قاضی‌ای که در انجام وظایفش سخت‌کوش و دقیق است.