گنجور

شمارهٔ ۵۸

بی سایه تو مباد فرقم
بی خاک درت مباد خوابم
بی یار شدم زبنده مگسل
بیهوده مبر ز چهره آبم
سلمان توام چو من نیابی
سلطان منی چو تو نیابم
قمری صفتم ز طوق مهرت
قمعم کن ار از تو سربتابم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بی سایه تو مباد فرقم
بی خاک درت مباد خوابم
هوش مصنوعی: نباشد که بدون سایه تو باشم و فرقم از خاک درگاهت دور بماند. نباشد که خوابم از وجود تو بی‌نصیب شود.
بی یار شدم زبنده مگسل
بیهوده مبر ز چهره آبم
هوش مصنوعی: بی یار مانده‌ام، پس از یارم غمگین و بی‌هدف نباش. بیهوده از چهره‌ام غم و اندوه را نبر.
سلمان توام چو من نیابی
سلطان منی چو تو نیابم
هوش مصنوعی: هر زمان که تو را نیابم، مانند سلمان می‌شوم که دیگر ملکه‌ای ندارد. و وقتی تو دوری، برای من همانند سلطانی هستی که من نمی‌توانم او را پیدا کنم.
قمری صفتم ز طوق مهرت
قمعم کن ار از تو سربتابم
هوش مصنوعی: اگر از عشق تو دور شوم، مثل قمری که در قفس اسیر است، مرا از این قید رها کن.