شمارهٔ ۴۵
صاحب عصر شمس دولت و دین
ای به تو زنده جان اهل هنر
آن مدبر توئی که در تدبیر
فلک از خط تو نتابد سر
حکم تو امهات را حاکم
رای تو آفتاب را رهبر
هر کجا از سخا سخن رانند
نام میمون تست سر دفتر
هر کجا کز عطا حدیث رود
دست در پاش تست نام آور
در زمین دیر ماند خواهی ازان
که توئی منفعت رسان بشر
دین پناها به دین و دانش و داد
که فرومانده ام چنین مضطر
کاین سخن را به جهد دادم نظم
گرچه چون بحر و کانم از گوهر
خرده ای صوفیانه خواهم گفت
وان به جز محض یکدلی مشمر
وعده ای داده ای به لطف مرا
از سر وعده رهی مگذر
به خدائی که ناظر همه اوست
که زمن بنده بر مدار نظر
بنده را بس خریده ای به حطام
بنده ای را چو من به جاه بخر
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
صاحب عصر شمس دولت و دین
ای به تو زنده جان اهل هنر
هوش مصنوعی: ای صاحب زمان، شمس دین و دولت، تو باعث زندگی و حیات جان اهل هنر هستی.
آن مدبر توئی که در تدبیر
فلک از خط تو نتابد سر
هوش مصنوعی: تو کسی هستی که در تدبیر و مدیریت آسمان، هیچ چیز نمیتواند از نقشه و طرح تو منحرف شود.
حکم تو امهات را حاکم
رای تو آفتاب را رهبر
هوش مصنوعی: سرنوشت و قوانین تو همانند مادران است که به شکلگیری زندگی کمک میکنند، و نظر تو همانند خورشید است که راه را روشن میسازد و هدایت میکند.
هر کجا از سخا سخن رانند
نام میمون تست سر دفتر
هوش مصنوعی: هر جا از سخاوت و بزرگواری صحبت شود، نام تو به عنوان بهترین الگو و نمونهای در این زمینه در ذهنها خواهد ماند.
هر کجا کز عطا حدیث رود
دست در پاش تست نام آور
هوش مصنوعی: هر جا که سخن از بخشش و سخاوت به میان میآید، تو بهترین و برجستهترین فردی هستی که در آنجا حضور داری.
در زمین دیر ماند خواهی ازان
که توئی منفعت رسان بشر
هوش مصنوعی: اگر در زمین بمانی، به این دلیل است که تو به انسانها سود میرسانی.
دین پناها به دین و دانش و داد
که فرومانده ام چنین مضطر
هوش مصنوعی: در این دنیای پرآشوب، به دین و علم و عدالت پناه میبرم، زیرا در شرایط سخت و ناگوار به سر میبرم.
کاین سخن را به جهد دادم نظم
گرچه چون بحر و کانم از گوهر
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که من تلاش بسیار کردهام تا این سخن را به نظم درآورم، هرچند که مانند دریا هستم و از گوهر یا چیزی با ارزش پر هستم.
خرده ای صوفیانه خواهم گفت
وان به جز محض یکدلی مشمر
هوش مصنوعی: میخواهم نکتهای صوفیانه بگویم که این نکته را فقط از دید یکدلی و همدلی در نظر بگیر.
وعده ای داده ای به لطف مرا
از سر وعده رهی مگذر
هوش مصنوعی: تو وعدهای به من دادهای، مرا به خاطر این وعده فراموش نکن و از کنار محبت و لطف من نگذری.
به خدائی که ناظر همه اوست
که زمن بنده بر مدار نظر
هوش مصنوعی: خداوندی که بر همه چیز نظارت دارد، به من بنده نیز توجه دارد و همواره ناظر بر من است.
بنده را بس خریده ای به حطام
بنده ای را چو من به جاه بخر
هوش مصنوعی: من را به پست و حقیری خریدهای، اما تو هم میتوانی کسی را مثل من با مقام و اعتبار بالا بخری.