شمارهٔ ۱۱
شاها به ذات پاک خدائی که حکمتش
بر درگه تو رایت شاهی فراشته ست
وز بهر حفظ بیضه اسلام و ضبط ملک
ذات ترا به داد و دهش بر گماشته ست
نقاش صنع او بر سر کلک کن فکان
نه طاق را به کوکب زرین نگاشته ست
کاین تهمت شنیع که بر بنده بسته اند
آگه نبوده است و گناهی نداشته ست
حالی کنون ز تنگی حال و ز خوف خصم
او را نه برگ شام و نه امید چاشته ست
با اینهمه نکرده گناهش فروگذار
کایزد بسی گناه چنین درگذاشته ست
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.